غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نمي دانم ز خود افتادگان دارى خبر يا نه





  • نمي دانم ز خود افتادگان دارى خبر يا نه
    يقين دارى كه دارم از خيالت پيكرى با خود
    به گوشت هيچ مي گويد كه اينك مي رسد از پى
    به خاطر ميرسانى هيچ گه كان دشت پيما را
    براى آزمايش بار من بر كوه نه يك دم
    چو جان را نيست در رفتن توقف هيچ ميگوئى
    نوشتم نامه وز گمراهى طالع نمي دانم بيا و محتشم از بهر من ديوان خود بگشا
    بيا و محتشم از بهر من ديوان خود بگشا



  • ز دور اين ناله ى ما در دلت دارد ار يا نه
    كه شب تا صبح دم مي گردمش بر گرد سر يانه
    چو باد صرصر آن ديوانه ى صحرا سپر يا نه
    به زور انداختم از پا من بيدادگر يا نه
    ببين خواهد شكستن كوه را صد جا كمر يا نه
    كه بايد بازگشتن بي توقف زين سفر يا نه
    كه خواهد ره به آن مه برد مرغ نامه بر يا نه به بين بر لشگر غم مي كنم آخر ظفر يا نه
    به بين بر لشگر غم مي كنم آخر ظفر يا نه


/ 626