غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ز چوگان بازى آمد زلف بر رخسار آشفته





  • ز چوگان بازى آمد زلف بر رخسار آشفته
    سر زلفش كه از آه هواداران كم آشفتى
    دليرى با خيالش دستبازى كرده پندارى
    چنان سربسته حرفى گفته بودم در محرم كشى امشب
    نويد وصل ميده وز پى ضبط جنون من
    شوم تا جان فشان بر وضع بي قيدانه ات يكدم به اين صورت نديدم وضع مجلس محتشم هرگز
    به اين صورت نديدم وضع مجلس محتشم هرگز



  • اطاقه باد جولان خورده و دستار آشفته
    ز آهم دوش بود آشفته وبسيار آشفته
    كه زلفش را نديدم هرگز اين مقدار آشفته
    كه هم ياران پريشانند و هم اغيار آشفته
    دماغم را به بوى هجر هم ميدار آشفته
    ميفشان گرد از مو زلف را بگذار آشفته كه باشد غير در كلفت تو هم دربار آشفته
    كه باشد غير در كلفت تو هم دربار آشفته


/ 626