غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جان بر لب و ز يار هزار آرزو مرا





  • جان بر لب و ز يار هزار آرزو مرا
    زين تب چنان ره نفسم تنگ شد كه هيچ
    آن بلبلم كه جلوه ى آتش گل من است
    از طره دو تا به دو زنجير بسته است
    خوى بد است مائده ى حسن را نمك
    ذرات من ز مهر تو مهر خالى نمي شوند
    در عاشقى مرا چه گنه كافريدگار
    اقبال محتشم كه چو طبعش بلند بود تا آمدم به سجده ى سلمان جابرى
    تا آمدم به سجده ى سلمان جابرى



  • بگذار اى طبيب زمانى باو مرا
    جز آب تيغ او نرود در گلو مرا
    در دام آرزو نكشد رنگ و بو مرا
    چون شير وحشى آن بت زنجير مو مرا
    زين جاست حرص ديدن آن تندخو مرا
    گر ذره ذره ميكنى از فتنه جو مرا
    خود آفريده عاشق روى نكو مرا
    افراخت سر به سجده ى آن خاك كو مرا نايد به كس دگر سر همت فرو مرا
    نايد به كس دگر سر همت فرو مرا


/ 626