غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بس كه ما از روى رسوائى نقاب افكنده ام





  • بس كه ما از روى رسوائى نقاب افكنده ام
    تا فكنده طرح صلح آن جنگجو با ما هنوز
    ز آتش دل دوزخى داريم كز انديشه اش
    مژده ده صبح شهادت را كه چون هندوى شب
    رخش خواهش را عنان گرديده بيش از حد سبك
    پاس بيداران اين مجلش تو را اى دل كه ما
    ما به راه عشق با اين شعف از تاير شوق
    لنگرى اى توبه فرمايان كه ما اين دم هنوز محتشم اكنون كه ياران طرح شعر افكنده اند
    محتشم اكنون كه ياران طرح شعر افكنده اند



  • عشق رسوا را هم از خود در حجاب افكنده ايم
    ياز دهشت خويش را در اضطراب افكنده ايم
    خلق را پيش از قيامت در عذاب افكنده ايم
    ما سر خود پيش تيغ آفتاب افكنده ايم
    گرچه ما از صبر لنگر بر ركاب افكنده ايم
    از براى مصلحت خود را به خواب افكنده ام
    پا ز كار افتادگان را رد شتاب افكنده ايم
    كشتى ساغر به درياى شراب افكنده ايم ما قلم بشكسته آتش در كتاب افكنده ايم
    ما قلم بشكسته آتش در كتاب افكنده ايم


/ 626