غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هوسم رخ به رخ شاه خيال تو نشاند





  • هوسم رخ به رخ شاه خيال تو نشاند
    اسب جرات چو هوس تاخت به جولانگه عشق
    استخوان بندى شطرنج جهان كى شده بود
    هجر چون اسب حريفان مسافر زين كرد
    آن دلارام كه منصوبه طرازى فن اوست
    فكر خود كن تو هم اى دل كه به تاراج بساط محتشم از تو و از قدر تو افسوس كه من
    محتشم از تو و از قدر تو افسوس كه من



  • آن قدر كز رخ شرم تو خجل گرديدم
    من رخ از عرصه ى راحت طلبى تابيدم
    صبح ابداع كه من مهر تو مي ورزيدم
    عرصه خالى شد از آشوب و من آراميدم
    بيدقى راند كه صد بازى از آن فهميدم
    شاه عشق آمد و من خانه ى خود برچيدم پشه و پيل درين عرصه برابر ديدم
    پشه و پيل درين عرصه برابر ديدم


/ 626