غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بس كه به من زر فشاند دست زرافشان خان





  • بس كه به من زر فشاند دست زرافشان خان
    رايت فتح قريب ميشود اينك بلند
    آن كه قضا را به حكم كرده نگهدار دهر
    مي كند ايزد ندا كاى فلك فتنه زا
    صولت جباريش پوست ز سر بركشد
    سلسله ى فتح را مي كند آخر به پا
    دور نباشد اگر غيرت پروردگار از صله بي شمار در چمن روزگار
    از صله بي شمار در چمن روزگار



  • دست اميد مرا دوخت به دامان خان
    كايت فتح قريب آمده در شان خان
    خود ز تقاضاى لطف گشته نگهبان خان
    جان تو در دست ماست جان تو و جان خان
    يك دم اگر سر كشد چرخ ز فرمان خان
    آن يد قدرت كه هست سلسله ى جنبان خان
    در گذراند ز دور مدت فرمان خان شد لقبش محتشم مرغ غزل خوان خان
    شد لقبش محتشم مرغ غزل خوان خان


/ 626