غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دوستم با تو به حدى كه ز حد بيرونست





  • دوستم با تو به حدى كه ز حد بيرونست
    معنى دوستى از گفت و شنو مستغنى است
    دامن عصمت گل چون دردا ز صحبت خار
    پاى خسرو اگر از دست طمع در گل نيست
    وادى رشك مقاميست كه از بوالعجبى
    دارد از دست رقيبان دلى از بيم دو نيم
    بوالهوس راست ز خوبان طمع بوس و كنار
    ترسم آخر كندت عاشق و مفتون رقيب محتشم بشنو و در عذر جفاها مشنو
    محتشم بشنو و در عذر جفاها مشنو



  • دشمنم نيز به نوعى كه ز شرح افزون است
    صورت دشمنى آن به كه نگويم چونست
    اشك بلبل نتوان گفت چرا گلگونست
    كوه كن تا كمر از گريه چرا در خونست
    ليلى آنجا به صد آشفتگى مجنون است
    سگ ليلى كه ز حى پيك ره هامون است
    ورنه عاشق به همين گفت و شنو ممنون است
    فلك اين نوع كه بر رغم من محزون است سخن او كه يك افسانه و صد افسونست
    سخن او كه يك افسانه و صد افسونست


/ 626