غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كنون كه خنجر بيداد يار خونريز است





  • كنون كه خنجر بيداد يار خونريز است
    دلم ز وعده ى شيرين لبى است در پرواز
    ز من چه سرزده اى سرو نوش لب كه دگر
    منه فزونم ازين بار جور بر خاطر
    كشاكش رگ جانم شب دراز فراق
    به اين گمان كه شوم قابل ترحم تو چو محتشم سخن زا قامتت كند بشنو
    چو محتشم سخن زا قامتت كند بشنو



  • كجاست مرد كه بازار امتحان تيز است
    كه ياد كوه كنش به ز وصل پرويز است
    سرت گران و حديت كنايه آميز است
    كه پيك آه گران خاطر سبك خيز است
    ز سر گرانى آن طره دلاويز است
    خوشم كه تيغ جهانى به خون من تيز است كه گاه گاه سخنهاى او بانگين است
    كه گاه گاه سخنهاى او بانگين است


/ 626