غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محتشم کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زانطره دل سوى ذقنت رفته رفته رفت





  • زانطره دل سوى ذقنت رفته رفته رفت
    پيشت چو شمع اشگ بتان قطره قطره ريخت
    من بودم و دلى و هزاران شكستگى
    گفتى كه رفته رفته چو عمر آيمت به سر
    رفتى به مصر حسن و نرفتى ازين غرور
    جان را دگر به راه عدم ده نشان كه دل اى محتشم فغان كه نيامد به گوش يار
    اى محتشم فغان كه نيامد به گوش يار



  • در چه ز عنبرين رسنت رفته رفته رفت
    صد آبرو در انجمنت رفته رفته رفت
    آن هم به زلف پرشكنت رفته رفته رفت
    عمرم ز دير آمدنت رفته رفته رفت
    آن جا كه بوى پيرهنت رفته رفته رفت
    در فكر نقطه ى دهنت رفته رفته رفت آوازه اى كه از سخنت رفته رفته رفت
    آوازه اى كه از سخنت رفته رفته رفت


/ 626