امشب دگر حريف شرابت كه بوده است
امشب دگر حريف شرابت كه بوده است آن دم كه دور گشته و ساقى تو بوده اى جنبيده چون لب تو به مستانه حرفها دورى كه اقتضاى غضب كرده طبع مى دورى دگر كه كرده شلاين زبان تو را چون محتشم نبوده به گرد درت دوان
چون محتشم نبوده به گرد درت دوان
تا روز پرده سوز حجابت كه بوده است پيشت كه گشته مست و خرابت كه بوده است لذت چش سوال و جوابت كه بوده است شيداى سر خوشانه عتابت كه بوده است مدهوش پاس بستر خوابت كه بوده است مخصوص خدمت از همه بابت كه بوده است
مخصوص خدمت از همه بابت كه بوده است