غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سیف الدین محمد فرغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • دوش در مجلس ما بود ز روى دلبر
    ذكر آن پسته و بادام مكرر نكنم
    عقل در سايه ى حيرت شده زآن رو و دهان
    خط ريحانى بر چهره ى مشكين خالش
    وصف آن حسن درازست و من كوته بين
    پيش رخسار چو خورشيد وى آن مركز نور
    هست آن ميوه ى دل نوبر بستان جمال
    خوبى از صورت او بود چو پر از طاوس
    از پى حسن بهين همه اجزا شد روى
    هر دم از آتش حسرت لب عشاقش خشك
    او توانگر به جمال است و شده خوار و عزيز
    اوست پيدا و سرافراز ميان خوبان
    سر انصاف به زير قدم او آورد
    بر جگر تيغ زند غمزه ى تير اندازش سيف فرغانى دلبر به لطافت آب است
    سيف فرغانى دلبر به لطافت آب است



  • طبقى پر ز گل و پسته و بادام و شكر
    شكرش قوت روان بود و گلش حظ نظر
    كه ز خورشيد فزون است وز ذره كمتر
    همچو بر برگ سمن بود غبار عنبر
    به معانى نرسيدم ز تماشاى صور
    كمتر از نقطه بود دايره ى روى قمر
    وندرو جمع شده حسن گل و لطف زهر
    حسن از صورت او خوب چو طاوس از پر
    وز پى روى رئيس همه اعضا شد سر
    دايم از آب لطافت گل رخسارش تر
    ما بر او چو گدا او بر ما همچون زر
    همچو در قلب سپهدار و علم در لشكر
    سرو اگر داشت قد از قامت او بالاتر
    دل چون آهنش از رحم ندارد جوهر نه چنان آب كه از وى بتوان كرد گذر
    نه چنان آب كه از وى بتوان كرد گذر


/ 124