غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سیف الدین محمد فرغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • اى سعادت مددى كن كه بدان يار رسم
    او ز من بنده به اين ديده ى خون بار رسد
    عندليبم ز چمن دور زبانم بسته است
    تا بدان دوست رسم بگذرم از هر چه جز اوست
    نخوهم ملك دو عالم چو ببينم رويش
    كس بدان يار به رفتن نتوانست رسيد
    گرچه نارفته بدان دوست نخواهى پيوست
    دوست پيغام فرستاد كه در فرقت من
    گفتمش كى بود آن بار؟ معين كن گفت
    نعمت عشق مرا كز دگران كردم منع
    تو چو بيمارى و، چون صحت راحت افزاى
    از در باغ خودم ميوه ده اى دوست كه من
    از درت گرچه گدايان به درم واگردند
    من به رنگين سخنان از تو نيابم بويى سيف فرغانى در كار تويى مانع من
    سيف فرغانى در كار تويى مانع من



  • لطف كن تا من دل داده به دلدار رسم
    من از آن دوست به ياقوت شكربار رسم
    آن زمان در سخن آيم كه به گلزار رسم
    بزنم بر سپه آنگه به سپهدار رسم
    جنتم ياد نيايد چو به ديدار رسم
    برسانيدن آن يار بدان يار رسم
    تا نگويى كه بدان دوست به رفتار رسم
    صبر كن گرچه به سالى به تو يك بار رسم
    من گلم وقت بهاران به سر خار رسم
    گر كنى شكر چو مردان به تو بسيار رسم
    رنج زايل كنم آنگه كه به بيمار رسم
    نه چنان دست درازم كه به ديوار رسم
    چه شود گر من درويش به دينار رسم
    ور چه در گفتن طامات به عطار رسم پايم از دست بهل تا به سر كار رسم
    پايم از دست بهل تا به سر كار رسم


/ 124