آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی - نسخه متنی

رضا برنجکار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرقه هاى زيديه


مهمترين فرقه هاى زيديه را معمولا سه فرقه جاروديه، سليمانيه و صالحيه دانسته اند كه در اينجا به اختصار به شرح آراى آنها خواهيم پرداخت.


1- جاروديه: اين گروه پيروان ابو جارود، زياد بن ابى زياد (م 150 يا 160 ه‍ق) ملقب به سرحوب هستند كه گاهى سر حوبيه نيز ناميده مىشوند. ابوجارود ابتدا از اصحاب امام باقر و امام صادق عليه السلام بود اما بعدها به زيد پيوست. به اعتقاد اين فرقه، پيامبر صلّى الله عليه وآله، حضرت على عليه السلام را با نام و نشان به عنوان امام به مردم معرفى نكرده است بلكه پيامبر اوصاف امام بر حق را بيان كرده و اين اوصاف تنها بر على عليه السلام منطبق است و مردم به دليل تعيين ديگران براى خلافت گمراه شدند. اين اعتقاد حد وسط ميان راءى اماميه درباره نصب على عليه السلام به امامت و راءى اهل سنت در انكار اولويت على عليه السلام براى چنين منصبى مىباشد.


اما درباره امامان بعدى، برخى از جاروديه معتقدند على عليه السلام بر امامت حسن عليه السلام تصريح كرد و سپس امام حسن عليه السلام بر امامت برادرش حسين عليه السلام تصريح نمود و پس از امام حسين عليه السلام هر يك از فرزندان حسنين عليهما السلام كه قيام كرد و عالم به دين بود امام است. گروهى ديگر بر آن اند كه پيامبر بر امامت حسن و حسين عليه السلام پس از امامت على عليه السلام تصريح كرده است.


جاروديه درباره آخرين امام نيز با يكديگر اختلاف دارند، گروهى معتقدند محمد بن عبدالله بن الحسن امام غايب و آخرين امام است. گرويه ديگر محمد بن قاسم را داراى اين مقام مىدانند و گروه سوم يحيى بن عمر را. (126)


2.سليمانيه: اين فرقه پيروان سليمان بن جرير هستند. سليمانيه معتقدند امام به وسيله شورا و توسط مردم انتخاب مىشود و ممكن با راءى دو نفر نيز امام انتخاب شود و مردم مىتوانند فرد افضل را كنار گذاشته، فرد مفضول را كه از نظر كمالات پايينتر است، انتخاب كنند. از اين رو، خلافت ابوبكر و عمر صحيح است گرچه مردم با انتخاب نكردن حضرت على عليه السلام كه افضل بود دچار اشتباه شدند. اين اعتقاد، توسط برخى معتزله نيز بيان شده است.


سليمانيه عثمان را به خاطر كارهايى كه كرد قبول ندارند و نيز غايشه، طلحه و زبير را به دليل جنگ با امام على عليه السلام كافر مىدانند.


به طور كلى، عقايد سليمانيه به آراى اهل سنت نزديكتر است تا عقايد شيعه، زيرا مساءله انتخاب امام و خليفه توسط شورا يا مردم يكى از ويژگى هاى مكتب اهل سنت است و اعتقاد به انتصاب در مساءله امامت معيار شيعى بودن است با اين وصف، اين سؤال مطرح مىشود كه چرا سليمانيه را يكى از فرق زيديه به شمار آورده اند؟ در پاسخ دو دليل مىتوان مطرح كرد: نخست آنكه اين فرقه مانند ديگر فرق زيديه، تقيه را جايز نمى دانند و قيام و جهاد علنى با ستمگران را واجب مىشمارند. ديگر اينكه چون به زيد نسبت داده شده كه به امامت مفضول با وجود فرد افضل معتقد بوده است و سليمانيه نيز چنين اعتقادى دارند، بنابراين آنان را زيدى دانسته اند. البته عدم جواز تقيه به زيديه اختصاص ندارد و برخى ديگر همچون خوارج نيز منكر تقيه اند. دليل دوم نيز، چنان كه در بحث از شخصيت زيد ديديم، نادرست است و زيد چنين اعتقادى نداشته است. اما به هر حال چون اعتقاد مذكور در كتابهاى ملل و نحل به زيد نسبت داده شده است، به همين دليل در اين كتابها سليمانيه به عنوان فرقه اى از زيديه ذكر شده است.


3.صالحيه و بتريه: به پيروان حسن بن صالح بن حى (م 168 ه‍ق) صالحيه مىگويند و پيروان كثير النوى ملقب به ابتر (م 169ه‍ق) بتريه ناميده مىشوند. اين دو تن و پيروانشان مذهب واحدى دارند و از اين رو در كتابهاى فرق و مذاهب با يكديگر ذكر مىشوند.


اين گروه نيز امامت مفضول را قبول دارند. درباره خلافت ابوبكر و عمر معتقدند گر چه على عليه السلام چون افضل مردم بود، به خلافت سزاوارتر است اما چون خود با رضايت خلافت را به آن دو تن واگذار كرد لذا خلافت آن دو صحيح است. بنابراين امامت مفضول با رضايت افضل جايز است.


صالحيه و بتريه درباره عثمان و ايمان و كفر او و توقف يم كنند و درباره او حكمى نمى كنند. اين دو فرقه، هر كس از فرزندان و نوادگان امام على عليه السلام را كه عالم و زاهد و شجاع شد و به جهاد علنى قيام كند، امام مىدانند.


شهرستانى مىنويسد: زيديه در زمان ما در اصول دين از معتزله تقليد مىكنند و در اكثر فروع دين از ابو حنيفه، و تنها رد برخى از فروع از شافعى و شيعه تقليد مىكنند.


بغدادى مىگويد: هر سه فرقه زيديه مانند خوارج معتقدند كه مرتكبين كبيره خالد رد آتش جهنم اند. (127)


زيديه موفق شدند در مراكش و طبرستان و يمن حكومتهايى تشكيل دهند كه ديرپاترين آنها دولت زيديه در يمن است كه در سال 288 ه‍ق توسط يحيى از نوادگان امام حسن عليه السلام، ملقب به الهادى الى الحق، تاءسيس شد و تا سال 1382 كه حكومت جمهورى در يمن برپا شد ادامه داشت. امروزه نيز مهمترين پايگاه زيديه كشور يمن است. (128)


/ 98