آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی - نسخه متنی

رضا برنجکار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فاطميان


فاطميان از دسته اى از اسماعيليه هستند كه امامت را در فرزندان محمد بن اسماعيل جارى مىدانند. آنان امامان را به دو قسم مستور و ظاهر تقسيم مىكنند. پس از امامان هفتگانه، يعنى شش امام اول اماميه و محمد بن اسماعيل، نوبت به امامان مستور مىرسد. اين امامان به طور مخفيانه مردم را به آيين اسماعيلى دعوت مىكردند و اطلاعات قابل ملاحظه اى از وضعيت آنها در دست نيست. آخرين امام اين دوره عبدالله يا عبيدالله ملقب به المهدى بالله (م 322 ق) است. او پس از اينكه در سال 286 ق به امامت اسماعيليان رسيد، امامت و دعوت خود را آشكار كرد و بدين ترتيب دوره امامان ظاهر فرا رسيد. المهدى حكومت فاطميان را در سال 297 ق در مغرب تاءسيس كرد. حكومت فاطمى در سال 356 ق با تصرف مصر و شام، بخش بزرگى از جهان اسلام را به تصرف در آورد و تا سال 567 ق حكومت مقتدرى داشتند.


پس از اينكه هشتمين امام ظاهر، مستنصر بالله، در سال 487 ق از دنيا رفت، وزير مقتدر او افضل به قصد حفظ موقعيت خويش، نزار فرزند ارشد مستنصر و وليعهد او را از خلافت محروم كرد و جوان ترين برادر او مستعلى را جايگزين وى ساخت. اين كار باعث تفرقه در ميان اسماعيليه و انشعاب آنها به دو گروه نزاريه و مستعليه شد.


اكثر اسماعيليه مصر و همه جماعت اسماعيليه يمن و گجرات و بسيارى از اسماعيليان شام امامت مستعلى را پذيرفتند، ولى گروه بزرگى از اسماعيليان شام و تمامى اسماعيليان عراق و ايران و احتمالا بدخشان و ماوراء النهر نزار را جانشين بر حق پدرش دانستند.


سرگذشت فرقه مستعليه چنين است كه پس از مرگ جانشين مستعلى، الآمر باحكام الله، در سال 524 ق، اين فرقه به دو شاخه «حافظيه» و «طيبيه» انشعاب يافتند.


الآمر چند ماه پيش از مرگش صاحب فرزندى به نام طيب شده بود كه تنها پسر او بوده.


اما پس از مرگ الآمر، عموزاده او ملقب به الحافظ لدين الله به قدرت رسيد. كسانى كه خلافت او را قبول كردند «حافظيه» نام گرفتند و گروهى كه به امامت طيب باور داشتند، به «طيبيه» معروف شدند. گروه اخير در يمن و سپس هند دعوت خود را آشكار كردند و در هند «بهره» نام گرفتند. طيبيه نيز به دو شاخه «داووديه» و «سليمانيه» منشعب شدند. اكثر طيبيه هند، داوودى هستند، در حالى كه بيشتر طيبيه يمن، سليمانى مىباشند. حافظيه پس از انقراض حكومت فاطميان توسط صلاح الدين ايوبى در سال 567 ق و مرگ الغاضد لدين الله، آخرين حاكم فاطمى، توسط ايوبيان قلع و قمع شدند.


سرگذشت نزاريه با حكومت الموت به رهبرى حسن صباح (م 518 ق) پيوند خورده است. حسن صباح در زمان خلافت مستنصر از او اجازه گرفت كه به ايران رفته و دعوت آنان را آشكار سازد. گفته شده است كه او چون از ياران و طرفداران نزار وليعهد مستنصر بود و وزير مستنصر درصدد محروم كردن نزار از حكومت بود، حسن را از مصر طرد كرد.


به هر حال حسن صباح در سال 487 ق بر قلعه هاى الموت دست يافت و حكومت اسماعيليه نزاريه را در ايران مستقر كرد. در اين زمان دو حكومت اسماعيليه وجود داشت، يكى حكومت مستعليه در مصر و شمال آفريقا و ديگرى حكومت نزاريه در ايران كه هر يك مستقل از ديگرى فعاليت مىكرد. دعوت حكومت جديد اسماعيلى در يران «دعوت جديد» و دعوت فاطميان مصر «دعوت قديم» ناميده مىشد.


جانشينان حسن صباح تا زمان حمله هلاكو به الموت در سال 654 ق به حكومت ادامه دادند. پس از اين واقعه نزاريه در مناطق مختلف ايران و افغانستان و هند و پاكستان پراكنده شدند و دوره ديگرى از امامان مستور در اين فرقه آغاز شد. پس از مرگ شمس الدين محمد، بيست و هشتمين امام نزارى، در حدود 710 ق اولين انشعاب در جماعت نزاريه پديد آمد. در اين زمان مؤمن شاه و قائم شاه فرزندان شمس الدين بر سر جانشينى پدر اختلاف كردند و هر يك پيروانى از نزاريه به خود جذب كردند و در نتيجه نزاريه به دو شاخه مومنيه و قاسميه منقسم گرديد. چهلمين و آخرين امام نزاريان مومنيه امير محمد باقر بود كه در سال 1210 ق براى آخرين بار با پيروان خود در شام تماس گرفت و ديگر از وى خبرى نشد. هم اكنون نزاريان مومنيه تنها در سوريه يافت مىشوند و به جعفريه شهرت دارند و در انتظار ظهور امام مستور خود از اعقاب امير محمد باقر هستند و در احكام شرعى پيرو مذهب شافعى اند. اما سلسله امامان قاسميه به فعاليت مذهبى خود ادامه مىدادند تا اينكه در عهد افشاريه و زنديه وارد فعاليتهاى سياسى نيز شدند. در عهد قاجار امام حسنعلى شاه از سوى فتحعلى شاه قاجار به لقب «آقاخان» ملقب شد. اين لقب به شكل موروثى مورد استفاده جانشينان وى نيز قرار گرفت. حسنعلى شاه پس از مدتى با حكومت قاجار درگير شد اما پس از شكست، به افغانستان پناهنده شد و بدين ترتيب دوران امامت نزاريه قاسميه در ايران به پايان رسيد.


پس از اين، روابط نزديكى ميان آقاخان اول با دستگاه امپراتورى بريتانيا در هندوستان برقرار شد كه به استقرار موقعيت مذهبى آنان در شبه قاره هند انجاميد. ظاهرا تنها فرقه اسماعيلى كه به استمرار امامت تا زمان حاضر معتقدند و هم اينك نيز داراى امام حاضر به نام كريم شاه حسينى ملقب به آقاجان رابع هستند، همين گروه قاسميه اند كه به «آقاخانيه» شهرت دارند. اكنون اين فرقه چند ميليونى در مناطق مختلفى از جهان به خصوص در شبه قاره هند حضور دارند. (133)


از جمله فرقه هايى كه مىتوان به يك اعتبار آنها را جزء فاطميان محسوب كرد فرقه دروزى است. اين فرقه معتقدند كه ششمين امام فاطمى الحاكم بامرالله (م 411ق) نمرده است و تنها غايب شده و روزى باز خواهد گشت. اما از آنجا كه اين فرقه درباره الحاكم غلو كرده و او را به مرتبه خدايى رساندند جزء فرق غلات شمرده مىشود. بنابراين، اين گروه را در بخش غلات مورد بحث قرار خواهيم داد.


/ 98