آداب و رسوم اهل حق
يكى از آداب اهل حق كه به دستور سلطان رايج گرديد، سرسپردگى است. پيروان اهل حق بايد يكى از خاندانهاى يازده گانه را انتخاب كرده و در آن سرسپرده شوند. براى سرسپردگى مراسم خاصى با حضور پير و دليل خاندان اجرا مىشود. سرسپردگى به اندازه اى واجب شمرده شده كه خود سلطان اسحاق براى انجام سرسپردگى پير بنيامين را به پيرى و داود را به دليلى انتخاب كرد و مراسم سرسپردگى را در حضور آنان انجام داد.
از ديگر آدابى كه سلطان اسحاق آن را راى ساخت گرفتن سه روز روزه است. بر هر فرد اهل حق واجب است سه روز از دوازدهم چله بزرگ زمستان تا چهاردهم آن را روزه بگير و روزه پانزدهم روز عيد سلطان و جشن حقيقت است. البته پارسان پس از روز پانزدهم نيز سه روز ديگر را روزه مىگيرند.
از ديگر مراسم ابداعى سلطان، مراسم جمخانه است. گروه يارستان هر هفته بايد در محلى جمع شوند و با مراسم خاصى سرگرم عبادت و خواندن اوراد و اذكار گردند. عده حاضر را جم يا جمع و محل اجتماع را جمخانه يا جمخانه گويند وارد شدن به جمخانه مراسم خاصى دارد(216)
در نزد اهل حق به جمخانه رفتن و نياز دادن و قربانى كردن از مهمترين عبادات به شمار مىرود. همان گونه كه روزه ماه رمضان از نظر آنها واجب نيست، نماز خواندن نيز ضرورتى ندارد و اغلب به جاى نماز، نياز مىدهند و معتقدند با نشستن در جمخانه و دادن نياز، نماز ساقط مىشود.
نياز هديه اى است كه اهل حق به رئيس خود يا جمخانه تقديم مىكنند. يكى از پيروان مسلك اهل حق در عين حال كه خود را مسلمان و شيعه اثنى عشرى مىداند، درباره دليل عدم وجود نماز و روزه مىگويند: «براى چه نماز مىخوانيم، براى اينكه به فكر خدا باشيم و از او تشكر كنيم، اهل حق در دوره خانقاه تمرين كرده است تا جايى كه هميشه با خدايش است و هميشه با او راز و نياز مىكند و از او تشكر مىنمايد، ديگر احتياج نيست كه حالا نماز بخواند.»(217)
در اينجا سخت غفلت شده است كه لازمه عبوديت، تسليم خدا بودن و اطاعت از اوست و خدا از بندگانش خواسته است تا در قالب نماز خدا را ياد كنند. چگونه مىتوان عبادات شرعى را كه خداوند خود خواسته است رها كرده و به اوراد خود ساخته روى آورد و همچنان از عبوديت و بندگى سخن گفت.
به نظر مىرسد كه اهل حق مطلب فوق را از برخى از صوفيان كه معتقدند هنگام وصول به حقيقت، شريعت باطل مىگردد، اخذ كرده اند. به طور كلى شباهتهاى زيادى ميان اهل حق و صوفيان وجود دارد. از جمله اين شباهتها جمخانه است كه بى شباهت به خانقاه نيست. همچنين اهل حق همچون صوفيان عموما موهاى انبوه و پريشان و شاربهاى بلند دارند و اين چهره خاص از نشانه هاى اين جماعت است. نقل شده است كه پاره اى از پيروان اهل حق براى اينكه آسيبى به سبيلشان نرسد از كشيدن سيگار خوددارى مىكنند.(218)
سلطان اسحاق پس از تدويت اصول و قوانين فرقه اهل حق در كنار پل رودخانه سيروان در شمال شرقى ناحيه گوران در نزديكى مرز ايران و عراق دستور اجراى آنها را داد. اين محل پرديور (به زبان كردى يعنى اين طرف رودخانه) خوانده مىشود و براى اهل حق مكانى مقدس و محترم مىباشد و قبله اهل حق كرند و گوران مىباشد.(219)