اصل سوم)
حق مداري
مراجعه به راي مردم و تلاش در راستاي پاسخگويي به نيازمنديهاي مشروع ايشان، که دو بعد مهم مردم
سالاري ديني را تشکيل مي دهد، از آن رو، ضروري است که
خداوند، مردم را در اين دو زمينه، صاحب حق قرار داده است.
بنابراين نظام اسلامي، نه از باب لطف بلکه از باب وظيفه،
مردم سالاري ديني را گردن نهاده و به اجرا
مي گذارد:«در نظام اسلامي، اداره کشور به معناي حاکميت
کسي يا کساني بر مردم و حق يک جانبه نيست بله حق دو
جانبه است و حق طرف مردم، کفة سنگين تر آن است.»تعبير
فوق با صراحت بر «ولي نعمتي» مردم دلالت دارد و اين که
حق مردم در مقام مقايسه با حق کارگزاران به مراتب بيشتر
است، بنابراين توجه به خواست و رسيدگي به نيازهاي مردم،
يک وظيفه است. مردم سالاري ديني در اين معنا، دلالت بر
«صاحب حق» بودن مردم دارد و نظام، موظف است حق مردم را
ادأ نمايد و در غير آن صورت بايد در پيشگاه مردم و خداوند
پاسخگو باشد.