بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
نُه تن از فرزندان حسين(عليه السلام)هستند كه نهمينِ آنان مهدى(عج) است. (1) اما از همه صريح تر رواياتى است كه اسامى يكايك دوازده خليفه پيامبر گرامى را ذكر كرده است. (2) 2. از آن جاكه امامت عهدى الهى است و در اختيار خدا، از اين رو امامت خاصه و تعداد امامان تنها تابع نصّ و گفتار دين است و نمى توان از طريق ديگرى به شمار امامان دست يافت. فهم اين كه چگونه فقط دوازده امام به عنوان اوصياى پيامبر(صلى الله عليه وآله) تعيين شده اند، از دسترسى ذهن ما خارج است.براى پاسخ به اين پرسش كه با توجه به ضرورت حكومت، چرا تنها دوازده امام تعيين شده اند، كافى است در مفهوم امامت تأمل شود. در تلقى شيعى مقام وصايت پيامبر فراتر از حكومت است; گرچه مادام كه امام در صحنه جامعه حضور ظاهرى دارد، تصدى ظاهرى حكومت حقّ او است.3. امامت كه منصبى است الهى، در گرو سنّ خاصى نيست. از اين رو ممكن است فردى در سنّ كودكى نيز، به اين مقام نايل گردد. براين اساس، پذيرش امامانى در سنّ كودكى، با اعتقادات شيعيان در باب امامت اهل بيت(عليه السلام) كاملا سازگار است. از آن جا كه امامان، نه به كسب و اجتهاد، كه به الهام و تربيت الهى، به اين مقام مى رسند، سنّ اثرى در تعيين امام ندارد.در قرآن كريم به رسالت و نبوت حضرت عيسى(عليه السلام) در كودكى اشاره شده است:مريم در حالى كه فرزند را در آغوش خود داشت، نزد قوم خود آمد. گفتند: «اى مريم، به راستى كار شگرفى پيش آوردى. اى خواهر هارون، پدرت مردِ بدى نبود و مادرت نيز بدكاره نبود.» مريم به او [ عيسى ] اشاره كرد. گفتند: «چگونه با كسى كه در گهواره [ و ] كودك است از در سخن در آييم؟» كودك لب به سخن گشود: «منم بنده خدا. به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است و مرا هر جا باشم، بابركت ساخته و تا زنده ام به نماز و زكات سفارش كرده است و مرا نسبت به مادرم نيكوكار گردانيده و زورگو و نافرمانم نگردانيده است و درود بر من، روزى كه زاده شدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى شوم.» [ آرى ] اين است عيسى بن مريم [ اين ] سخن راست و درستى است كه آنان در آن شك و شبهه دارند. (3) 1. رك: همان ، ص 81 . در اين قسمت به 107 حديث اشاره شده است.2. رك: همان ، ص 97. در اين قسمت 50 روايت آمده شده است.3. سوره مريم، آيه 27 ـ 34.