معارف اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف اسلامی - جلد 2

محمد سعیدی مهر، امیر دیوانی، علیرضا امینی، محسن جوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عناصر دين وجود داشت، باعث مى شد كه شيفتگان و علاقه مندان با بهره گيرى از كانون حقيقى معرفت دينى، چراغ دين روشن بماند. كلماتى كه از آن بزرگان در بخش عقايد و معارف، در دست است به خوبى نشان مى دهد كه تبيين هاى دقيق آنان از معارف دينى تا چه اندازه سرنوشت ساز بوده است. همچنين در بخش شريعت اسلامى و فروعات احكام نيز براى كسى كه اندك تأملى كرده باشد، نقش امامان آشكار مى شود. كافى است مجموعه هاى روايى شيعه، مانند وسائل الشيعه كه توسط عالم بزرگ، مرحوم شيخ حرّ عاملى جمع آورى شده است، مورد توجه قرار گيرد. حجم بسيار بالاى احاديث در دائرة المعارف هايى از اين دست، نشان مى دهد كه شيعيان چگونه بعد از قرآن به منبع اصلى فهم دين دست يافته اند و تمسك به سنّت امامان معصوم، چگونه آنان را مستغنى نموده است.

نقش امامان به تربيت عالمان شيعى محصور نمى شد; بلكه خورشيد درخشان وجود آنان، چنان تابشى داشت كه دانشمندان مذاهب ديگر را نيز روشنايى و گرما مى بخشيد. بسيارى از فقهاى بزرگ اهل سنت كه برخى از آنان سرسلسله مذاهب فقهى اهل سنت هستند، خود از شاگردان امامان شيعه اند.

دو. موقعيت ممتاز اخلاقى امامان كه اسوه هاى معنوى و اخلاقى در جامعه اسلامى بودند، نقشِ بسزايى در تربيت اخلاقى مؤمنان و رشد و اعتلاى معنوى آنان داشته است، تا جايى كه گذشته از شيعيان، عموم مسلمانان نيز همواره تحت تأثير جاذبه هاى معنوى امامان قرار داشته اند. همچنين نبايد نقش مواعظ ارزشمند امامان كه در قالب گفتارها و نامه ها به يادگار مانده است و نيز دعاهاى بسيار عميق و زيبايى كه تاكنون فضاى جوامع اسلامى را عطرآگين كرده است، فراموش شود.

سه. به بركت حضور امامان، مكتب فكرى و سياسى شيعه شكل گرفته، شكوفا شد. بعد از خلافت امام على(عليه السلام) و با قيام امام حسين(عليه السلام) و پيامدهاى آن، اندك اندك جمعيت شيعيان از جريان غالب جدا مى شود. آنان كه به لحاظ سياسى و تحرك اجتماعى، موقعيت خاصى پيدا كرده اند، در دوران امام باقر(عليه السلام)و امام صادق(عليه السلام) در قالب يك مكتب فكرى كه ويژگى اصلى آن پذيرش نظريه امامت است و با داشتن شريعت مستقل كه مأخوذ از سنت معصومان است، در جامعه اسلامى وزن خاصى پيدا مى كنند. در همين دوران يعنى از اوايل قرن دوم هجرى، مباحث مربوط به امامت و اصول عقايد از ديدگاه شيعه به طور جدى مطرح مى شود و نيز شاگردان خاص مكتب فكرى شيعه در جامعه پراكنده مى شوند; به طورى كه شيعه در اين دوران شاهد انديشمندانى است كه ديدگاه خاص شيعه را نسبت به مكتب وحيانى اسلام، با تكيه بر كلمات امامان معصوم(عليه السلام) تفسير مى كنند. از آن جا كه اين جمعيت (شيعه) براى سلطنت حاكم مشروعيتى قائل نبود، و تنها پيشواى خود را امام معصومِ زمان مى دانست، هم براى مرجعيت دينى و هم براى زعامت و رهبرى اجتماعى، امام را برمى گزيند. در اين دوران است كه امام در جامعه شيعى براى سازماندهى امور شيعيان، وكيلان و سفيرانى را در ميان پيروان تعيين مى كند. مردم نيز از طريق آنها، افزون بر اخذ دستورات دينى و شريعت اسلامى، دستورات اجتماعى خود را اخذ مى كردند. البته امام بر مبناى «تقيّه» و رعايت مصالح زمان، بيشتر درپى حفظ اين گروه و تقويت بنيان هاى فكرى اين مكتب و مذهب است.

شيعيان، ماليات هاى اسلامى را كه مهم ترين آنها زكات و خمس است، از طريق «وكيلان» در اختيار امام قرار مى دهند و وظيفه مى يابند در امر قضاوت و داورى، به جاى رجوع به قاضيانِ حكومتى، به عالمان شيعى مراجعه كنند. (1) در سال هايى كه حكومت سلطنتى امويان، سخت دچار بحران مشروعيت است، و جامعه شاهد انقلاب است، امام صادق(عليه السلام)محورى ترين شخصيتى است كه اذهان را متوجه خود ساخته است; اما امام ترجيح مى دهند كه از موقعيت پيش آمده در جهت استحكام بنيان هاى فكرى جامعه شيعى استفاده كنند.

شبكه روابط اجتماعى اى كه در اين دوران در درون جامعه شيعى شكل گرفته بود و وجود تشكيلاتى كه ميان امام و امت نقش نايبان و وكيلان و سفيران را ايفا مى نمود، حكومت وقت را نگران مى كرد. از اين رواست كه امام هفتم(عليه السلام) ساليان درازى از عمر شريف خود را در زندان به سر مى برند و در غياب ايشان، جامعه شيعى از طريق نايبان آن حضرت به تلاش خود ادامه مى دهد.

در زمان امام هشتم كه طرفداران امام از موقعيت بالايى برخوردارند، سياستِ حاكمان به دنبال آن بود كه به گونه اى منزلت امام و تفكر امامت را تنزّل دهند و آن را از كارايى بيندازند. اجبارِ آن حضرت به پذيرش ولايتعهدى براى پيشبرد همين سياست بود. اما امام در همان دوران با توضيح نظريه امامت جامعه شيعى را با تفكر امامت عميقاً آشنا مى كنند.

بعد از امام هشتم، نقطه عطفى در جامعه شيعى پديدار مى گردد و آن «امامت در سنّ كودكى»

1. كافى ، ج 1، ص 67.

است و پيروان و معتقدان به امامت، با امتحانِ سختى روبه رو مى شوند. همين چالشِ فكرى و عملى، باعث مى شود انديشه آنان در بابِ امامت صيقل زده شود و جايگاه امام را به درستى در عمل بشناسند.

از دوران امام دهم(عليه السلام)، ارتباطِ ظاهرى امام با مردم كمتر مى شود; چنان كه معمولا از طريقِ نامه و از رهگذر نايبان و وكلاى حضرت اين ارتباط ها برقرار مى شود.

اين روال در زمان امام عسكرى(عليه السلام) ـ يعنى امام يازدهم شيعيان ـ ادامه پيدا كرد. امام محلى رابراى ثبت و ضبط امور و پيگيرى آنها اختصاص داد و عثمان بن سعيد عَمرى را كه از جمله نايبان و وكلاى مورد اعتماد ايشان بود، عهده دار امور دفترى كرد. وكلا نامه هاى مردم و نيز ماليات هاى اسلامى را به اين محل ارسال مى كردند و از آن جا، در اختيار امام قرار مى گرفت.

بنابراين در دوران سه امام اخير، جامعه شيعى با مسأله «امامت در سنّ كودكى» خوگرفت. افزون بر آن مردم در اين دوران، به حضور كوتاه و منقطع امام عادت كردند و براى دوران غيبت آماده شدند.

/ 147