گفتار هفتم : امام غايب
امام حسن عسكرى(عليه السلام) به تدريج زمينه را براى پذيرش امام غايب فراهم كردند و اين مسأله را براى نخبگان شيعه، توضيح دادند. حتى حضرت «مهدى» (عج) را به رؤيت اصحاب خاص خود رساندند و اعلام كردند: «بعد از من، او امام خواهد بود; اما امامت او در غيبت است.» (1) بدين ترتيب شيعه در مرحله جديدى قرار گرفت و نظريه امامت در افق ديگرى مطرح شد. غيبت كه پيش از اين تنها در متون دينى مطرح بود، به منصه ظهور در آمد. با رحلت امام، فرزند ايشان به امامت رسيد و عثمان بن سعيد كه عهده دار پى گيرى امور امام يازدهم بود، از جانب امام در اين سمت باقى ماند. در اين دوران چهار نفر، به نوبت عهده دار نيابت اصلى از امام غايب(عليه السلام)بودند: عثمان بن سعيد عمروى ، محمد بن عثمان بن سعيد ، حسين بن روح و على بن محمد سمرى . شيعيانِ آن حضرت، مشكلات و مسائل خويش را از طريق اين چهار نايب، به امام عرضه مى كردند و امام شفاهى يا كتبى پاسخ مى گفتند. در منابع شيعى، به نامه هايى از آن حضرت كه توقيعات ناميده شده، اشاره شده است.آخرين نايب از نايبان چهارگانه در انتهاى حيات خود، نامه اى از امام دريافت مى كند كه در آن از اتمام دوران نيابت خاصه سخن رفته بود. به اين ترتيب غيبت صغرا كه در آن، از طريق نمايندگان خاص با حضرت ارتباط برقرار مى شد، پايان گرفت و دوران غيبت كبرا كه نقطه عطف ديگرى براى نظريه امامت در نزد شيعه است، آغاز مى شود.1. رك: اكمال الدين واتمام النّعمة ، ص 434 به بعد.