گفتار دوم : فوايد دين - معارف اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف اسلامی - جلد 2

محمد سعیدی مهر، امیر دیوانی، علیرضا امینی، محسن جوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتار دوم : فوايد دين

در بحث از ضرورت دين، به مهم ترين فايده آن يعنى هدايت انسان به سعات پايدار اُخروى اشاره شد. نقش دين در اين جهت، انحصارى و بديل ناپذير است; زيرا چنين هدايتى، دانشى فراتر از آنچه انسان از طريق معمولى مى تواند كسب كند، لازم دارد و بدون راه دادن وحى به عرصه زندگى آدمى، دسترسى بدان ممكن نيست. از اين رو حكيمان و متكلمان مسلمان ـ چنانكه گذشت ـ با توجه به اين كاركرد دين، بر ضرورت نبوت استدلال كرده اند.

افزون بر آنچه گذشت، دين فوايد بى شمار ديگرى نيز دارد كه هرچند اهميت آنها به اندازه نقشِ پيش گفته نيست ـ و هم بدين رو در برهان بر ضرورت نبوّت، از آنها كمتر استفاده مى شود ـ در جاى خود مهم و اساسى اند; مثلا انسان شايد بدون دين بتواند زندگى اجتماعى داشته باشد، ولى زندگى مدنى او به حتم مرهون تعاليم دينى است. نقش دين در شكوفايى تمدن هاى بشرى انكاناپذير است. اگر اخلاق، علم، معنويت و سياست عَدْل محور را مؤلّفه هاى اساسى تمدن به شمار آوريم، همه اينها در پرتو دين در متن زندگى اجتماعى بشر راه يافته اند. شكل گيرى و بقاى تمدن انسانى، محتاج گسترش اخلاق، علم، معنويت و به كارگيرى عدالت است و ما به اجمال نقش دين را در اين جهات برخواهيم رسيد; اما پيش تر دو نكته را يادآور مى شويم:

يك. بررسى تأثير دين در تأسيس يا شكوفايى تمدن هاى بشرى، كار چندان دشوارى نيست; زيرا كتاب هايى كه موضوع آنها بررسى تاريخ تمدن است، معمولاً بدان پرداخته اند. ولى شايد بدون مراجعه به چنين كتاب هايى و فقط با مطالعه آثار به ظهور اسلام در برهوت حجاز، بتوان نقش مهم دين را در ساخت و شكوفايى يكى از شكوهمندترين تمدن هاى بشرى در نظر آورد.

نزديك ترين واقعه وحيانى و ارسال رسول از جانب خداوند، به دين مقدس اسلام مربوط مى شود. اسلام به همّت حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) در سرزمين حجازظهور يافت; سرزمين سوخته اى كه نشانى از تمدّن و فرهنگ در خود نداشت. اهل آن در وصف تجاوز و غارت خود شعرها مى سرودند و بدان تفاخر نيز مى كردند; نه آب گوارايى داشتند و نه غذايى مناسب; پدران از سر جهل و نادانى، دختركان معصوم خود را در حجاب خاك مى پوشاندند، تا از طعن آشنايان در امان باشند; (1) حق و حقوق بر مدار قدرت بود; اوج احساسات مردم، در توصيف امورى بود كه غرايز حيوانى آنان را برمى انگيخت و از هيچ تجربه معنوى در ميان آنان خبر نمى توان داد.

اما در همين حجاز، زنان و مردانى سربرآوردند كه نه فقط خود راهِ رستگارى را پيمودند، بلكه با راهنمايى ديگران به راه هدايت و رستگارى، زمينه لازم را براى پيدايش تمدن بزرگ اسلامى فراهم كردند. همان قلب هايى كه در قساوت و تيرگى مانند نداشت، منشأ شهودهاى عرفانى شد و صاحبدلان را از هر سو به خود فرا خواند. مس وجود اين مردم را كيمياى ظهور حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) و مساعى ياران فداكارش ـ بهويژه مولاى موحّدان على(عليه السلام)ـ به طلاى ناب مبدل كرد; «آرى به يُمن لطفِ شما خاك زر شود».

ما اينك نمى توانيم به ابعاد مختلف تمدن اسلامى كه نهال آن در همين سرزمين (حجاز) كاشته شد و در سرزمين هاى ديگر شاخ و برگ برآورد، بپردازيم; زيرا چندين كتاب و مقاله، پر از سطرهاى طلايى نيز از عهده اشاره اى بدان برنمى آيند.

دو. ممكن است كسانى با اشاره به وجود برخى تمدن هاى گسيخته از دين، بر مدّعاى ما خرده گيرند. ولى بايد به چنين كسانى گفت كه بشر امروز حتى اگر به زبان انكار كند، در ناحيه باورها و مشى اخلاقى خود وامدار انبيا است و اگر اندكى از فضايل ـ كه موجب پايدارى موقت چنين اجتماع هايى است ـ در كار است، رهاورد تلاش پيامبران است. اگر در اين باب بايد سخنى گفت، بشرى را بايد فرض كرد كه هيچ بهره اى از آموزه هاى پيامبران نبرده است; آن گاه بايد ديد چنين بشرى، مى تواند تمدّنى پايدار داشته باشد; يا فقط زندگى حيوانى خواهد داشت كه حق و ارزش در آن برده قدرت و زور است. (2) به هر روى، ما در اين گفتار از نگاه تاريخى چشم مى پوشيم و سهم دين را در ساخت و شكوفايى تمدن ها را براساس رابطه دين با مؤلفه هاى چهارگانه تمدن ارزيابى مى كنيم. در اين ميان، رابطه دين و علم را با تفصيل بيشتر در گفتار سوم برمى رسيم; اما رابطه دين با سه عنصر ديگرِ تمدن، يعنى اخلاق، معنويت و عدالت را در همين گفتار به اجمال پى مى گيريم.

/ 147