معارف اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف اسلامی - جلد 2

محمد سعیدی مهر، امیر دیوانی، علیرضا امینی، محسن جوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قرآن كريم، سخن گفتن خداوند با پيامبران را وحى ناميده است. وحى به معناى القاى محرمانه چيزى است. موارد استعمال اين كلمه در قرآن مختلف است و گاهى درباره انسان هايى هم كه پيامبر نيستند، اين تعبير به كار رفته است:

و به مادر موسى وحى كرديم كه: «او را شير ده، و چون بر او بيمناك شدى او را در نيل انداز، و مترس و اندوه مدار كه ما او را به تو باز مى گردانيم و از [ زمره ] پيمبرانش قرار مى دهيم.» (1) و گاهى به حيوانات نسبت داده شده است:

و پروردگار تو به زنبور عسل وحى كرد كه از پاره اى كوه ها و از برخى درختان و از آنچه داربست مى كنند، خانه هايى براى خود بنا كن. (2) و گاهى حتى به جمادات هم وحى الهى فرود آمده است:

آن روز است كه [ زمين ] خبرهاى خود را بازگويد [ همان گونه ] كه پروردگارت بدان وحى كرده است. (3) معناى مشترك وحى در تمام اين استعمال ها، هدايت و راهنمايىِ پنهان از ديده ديگران، است. خداوند مادر موسى، زنبور عسل و زمين را هدايت مى كند، ولى چگونگى اين هدايت بر ما پوشيده است. البته در هر مورد، وحى الهى مناسب با گيرنده هدايت، شكل خاصى به خود مى گيرد.

هدايتِ نوع انسان هم از طريق وحى به برگزيدگان صورت مى گيرد:

ما هم چنان كه به نوح و پيامبرانِ بعد از او، وحى كرديم، به تو [ نيز ] وحى كرديم، و به ابراهيم و اسماعيل و اسحق و يعقوب و اسباط و عيسى و ايّوب و يونس و هارون و سليمان [ نيز ] وحى نموديم، و به داوودْ زبور بخشيديم. (4) تحليل وحى و شناخت آن براى ما تنها در پرتو توصيف هايى ممكن است كه انبيا از آن داده اند. براى ايمان به وحى كه شرطِ لازم تديّن است و بدون آن امكان بهره مندى از بركات دين وجود ندارد، لزومى به شناسايى دقيق آن نيست و تنها توجّه به امكان آن و ادعاى انبيا در باب وقوعش كافى است. البته فهم و شناخت وحى، در تعميق معرفت دينى مؤثر است.

اكنون ما بر اساس گزارش انبيا، گامى چند در وادى شناخت وحى برمى داريم.

وحى گشوده شدن روزنه اى به عالَم غيب و افق هاى جديدى از آسمان معنا به روى انبيا است. وحى از جانب خداوند است و گاهى پيامبر نيز انتظار آن را ندارد:

و تو اميدوار نبودى كه بر تو كتاب القا شود; بلكه اين رحمتى از پروردگار تو بود. پس تو هرگز پشتيبان كافران مباش. (5) اين ويژگى، وحى را هم از نبوغ و هم از كشف و شهود، برتر مى نشاند. نبوغ، قدرت شديد ذهنى است كه برخى افراد را بدون نياز به طى مراحل علمىِ لازم و معمول، به درك حقايق توفيق مى دهد. اما سنخ حقيقت هايى كه از اين رهگذر حاصل مى آيند، از نوع همان حقايقى است كه عقل قادر به ادراك آنها است; برخلاف حقايق وحيانى كه بر اثر گشوده شدن چشم انداز جديد آشكار مى شود. نابغه مانند كسى است كه حسّ او از قدرت دريافت فوق العاده اى برخوردار است و آن چه ديگران به سختى حسّ مى كنند، او به سرعت درمى يابد; اما پيامبر هم چون كسى است كه افزون بر حسّ هاى مردمان عادى ـ كه نابغه هم جزء آنها است ـ حس ديگرى دارد كه به نيروى آن از خداوند آگاهى هايى مى گيرد كه ديگران و حتى نوابغ را بدان دسترسى نيست.

1. سوره قصص، آيه 7.

2. سوره نحل، آيه 68 .

3. سوره زلزال ، آيه 3 و 4.

4. سوره نساء، آيه 163.

5. سوره قصص، آيه 86 .

/ 147