دلالت معجزه بر صدق پيامبر - معارف اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف اسلامی - جلد 2

محمد سعیدی مهر، امیر دیوانی، علیرضا امینی، محسن جوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دلالت معجزه بر صدق پيامبر

در كتاب هاى كلامى براى تمييز معجزه از كرامت ـ كه آن نيز انجام اعمال خارق العاده است ـ به مقارن بودن معجزه با ادعاى نبوّت و دريافت وحى و خالى بودن كرامت از اين ادعا اشاره مى كنند. كرامت بر خلاف رياضت، از غيب مدد مى گيرد; بى آن كه براى اثبات رسالت باشد. همين همراهى معجزه با ادعاى رسالت، اساس دلالت آن بر صدق دعوى نبوّت است.

معجزه علاوه بر آن كه امكان وحى را ثابت مى كند، بر اساس قاعده معروف «حكم الامثال فى ما يجوز و لايجوز واحد» (2) نشان مى دهد چنان كه مى توان قدرتى را از غيب گرفت و عصايى را اژدها كرد، مى توان سخن خداوند را از غيب گرفت و هم خود به آن علم پيدا كرد و هم ديگران را به آن آشنا كرد.

چنان كه گذشت، وحى خود نوعى عمل خارق العاده و معجزه است و اگر معجزه واقع مى شود، وحى هم امكان وقوع دارد. امّا نقش معجزه بيشتر براى اثبات وقوع وحى است، نه امكان آن، و دلالت معجزه بر صدق ادعاى انبيا در دريافت وحى است. توضيح بيش تر را به مثال زير مى سپاريم:

اگر كارگزارى در حضور حاكم، نسبتى به او بدهد و مردم حاضر را مورد خطاب قرار دهد و بگويد كه حاكم چنين و چنان گفته است و بعد براى صدق ادعاى خود بگويد كه علامت درستى سخن من اين است كه حاكم، اينك برخلاف روش معهود سه بار دستان خود را بر هم خواهد زد و حاكم نيز بعد از شنيدن سخن كارگزار خود سه بار دست خود را به هم بزند، آيا براى مردم جاى ترديد در درستى سخن كارگزار و اين كه سخن او پيام حاكم است، باقى خواهد ماند؟ داستان دلالت معجزه بر صدق پيامبر نيز چنين است: آنان در حضور فراگير خداوند، مردم را خطاب مى كنند و مى گويند خداوند چنين گفته است و شاهد صدق ما اين است كه خداوند اينك قدرتى ماوراى قدرت هاى انسانى به ما عطا مى كند، تا در طبيعت كارِ شگرفى صورت دهيم و چنين هم مى كنند. آيا ترديدى باقى مى ماند كه سخن پيامبران درست است؟ بنابراين معجزه نقش مهمّى در نشان دادن صدق پيامبران دارد.

آيا زمان معجزه ها سپرى شده است و ما ديگر شاهد وقوع آن نخواهيم بود؟ آيا ما حكايت معجزه ها را بايد در كتاب هاى مقدس بخوانيم و يا از زبان ديگران بشنويم؟ پاسخ اين است كه ما نيز معجزه اى در پيش چشم خود داريم كه اگر دل خود را پيراسته كنيم و با چشم عقل در آن بنگريم، تصديق خواهيم كرد كه معجزه اى بزرگ پيش روى ما است و از رهگذر آن به صاحب معجزه (حضرت محمد (صلى الله عليه وآله)) ايمان خواهيم آورد و يا اگر ايمان داريم آن را فزونى خواهيم بخشيد. معجزه اى كه اينك فراروى ما است، قرآن است كه در گفتار بعدى بدان خواهيم پرداخت.

1. مثل داستان معالجه امير سامانى توسط ابن سينا.(رك: مرتضى مطهرى، نبوّت ، ص 160.) 2. براساس اين قاعده فلسفى، اشياى همانند، داراى حكمى هماننداند. براى توضيح اين قاعده و موارد كاربرد آن رك: غلامحسين ابراهيمى دينانى، قواعد كلّى فلسفى در فلسفه اسلامى ، ج1، ص 208.

/ 147