گفتار پنجم : جاودانگى اسلام
اوّلين انسانى كه پاى بر عرصه وجود نهاد و زندگى را در زمين آغازيد، پيامبرى از پيامبران خدا بوده است. اين سخن را مى توان از ويژگى هايى كه قرآن كريم براى وى برمى شمرد، دريافت:به يقين، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر مردمِ جهان، برترى داده است. (1) و [ خدا ] همه اسما را به آدم آموخت. (2) سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دريافت كرد. (3) هم چنين به استناد ادّله اى كه در باب ضرورت وجود وحى و رسالت در زندگى انسان، در گفتار پيشين گذشت، نيز مى توان اين ادّعا را ـ كه اوّلين انسان پيامبر بوده است ـ ثابت كرد; زيرا او نيز براى رستگارى خويش نياز به امداد الهى داشته است. از آن روز تاكنون بشر همواره مورد لطف الهى بوده است و پيامبران الهى براى راهنمايى او پياپى آمده اند.در تورات، انجيل و قرآن كريم، تنها به نام برخى از اين پيامبران و داستان زندگانى آنان اشاره شده است.ما هم چنان كه به نوح و پيامبرانِ بعد از او وحى كرديم، به تو [ نيز ] وحى كرديم، و به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان [ نيز ] وحى نموديم، و به داوودْ زبور بخشيديم.و پيامبرانى [ را فرستاديم ] كه در حقيقت [ ماجراى ] آنان را پيش تر بر تو حكايت نموديم، و پيامبرانى كه [ سرگذشتِ ] ايشان را بر تو بازگو نكرده ايم. (4) برخى از اين فرستادگان، كسانى بوده اند كه خداوند ايشان را برمى انگيخت تا قوم و قبيله اى را از انحرافِ عقيدتى يا اخلاقى و اجتماعى ويژه اى كه بدان دچار شده بودند، برهانند. اينان طبيبانى براى آن بيماران بودند، و بيش از اين رسالتى نداشتند. رسالت اين گروه از پيامبران به مكان و زمان خاصى محدود مى شد و پيامِ جهان شمولى نداشتند.از ميان فرستادگان الهى، كسانى نيز بودند كه تبليغ و استقرار شريعتِ پيامبرانِ بزرگى مانند نوح و موسى را برعهده داشتند. آنان مى بايست چراغ هدايتى را كه پيامبرانِ صاحب شريعت روشن كرده بودند، فروزان نگاه دارند و آن پيام را در ديگر محدوده هاى جغرافيايى و زمانى بگسترانند.1. سوره آل عمران، آيه 33.2. سوره بقره، آيه 31.3. سوره بقره، آيه 37.4. سوره نساء، آيات 163 و 164.