آورنده قرآن بى هيچ ترديدى يك فرد عامى بوده و نام او در ميان دانشوران و اديبان آن روزگار نبوده است. وى محمدبن عبداللّه (صلى الله عليه وآله) نواده عبدالمطلب، بزرگ قريش بود كه در مكّه زندگى مى كرد. در چهل سالى كه ميان مردم بود، هرگز سخنى نگفت كه اندك شباهتى با آنچه ناگهان بعد از چهل سالگى گفت، داشته باشد. او اگر چه از لحاظ اخلاقى و امانت دارى، شهره عام و خاص بود، از جهت بيان كلماتِ حكيمانه، شهرتى نداشت و احتمالا نه فقط نوشتن بلكه خواندن هم نمى دانست. قرآن از او به لفظ امّى ياد مى كند:پس به خدا و فرستاده او ـ كه پيامبر درس نخوانده اى [ امّى ] است كه به خدا و كلمات او ايمان دارد ـ بگرويد و او را پيروى كنيد، اميد آن كه هدايت شويد. (1) نه فقط پيامبر، امّى بود، بلكه در محيط آن روز مكّه، علم و دانش رواجى نداشت و زبان هنر تنها در وصف اميال پست آدمى، درخششى داشت، و شاعران يا اشعار تغزّلى با مضامين شهوانى و يا اشعار حماسى با مضامين تحريك غضب و تشديد روحيه انتقام جويى، مى سرودند. در چنان شرايطى، آيا ترديدى وجود دارد كه تنها از طريقى غير عادى امكان داشت او چنين سخنانى بگويد؟ اگر آيات قرآن محصول خرد و انديشه خود او بود، بايد لااقل از سال ها قبل كلماتى مانند قرآن از زبان او شنيده مى شد. نه فقط آوردن قرآن از جانب پيامبر خارق العاده بود، بلكه اصولا برآمدن قرآن در محيط آن روز حجاز، بيرون از عادت و انتظار بود. تفاوت معانى، سبك و اسلوب بيان قرآن با دريافت هاى علمى و ادبى آن روزها چنان آشكار است كه در همان نگاه اول، به چشم هر ناظرى مى آيد. مخالفانِ پيامبر خود به اين نكته واقف بودند و از اين رو نمى گفتند اين سخنان بى معنا يا خارج از اسلوب بلاغت و فصاحت است و يا مانند ديگر سخنان اعراب است، بلكه مى گفتند: «اين سخن نبايد از خود محمد باشد و او اينها را از كسى فراگرفته است. يا سحر و جادو مى كند و يا مجنون شده است.» (2) در دلِ اين نسبت هاى ناروا، اعترافى لطيف و اقرارى عميق به غير بشرى بودن قرآن و كار محمد(صلى الله عليه وآله) نهفته است. به تعبير زيباى قرآن، اگر ترديدى در آسمانى بودن قرآن داريد، شما هم كسى پيدا كنيد كه مثل محمد(صلى الله عليه وآله) عامى باشد و بتواند چنين سخن هايى بگويد:اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم، شك داريد، پس اگر راست مى گوييد سوره اى به وسيله چنين كسى بياوريد. (3) اما اين كار از شما ساخته نيست; بلكه اگر تمام جهانيان را جمع كنيد و از هر جا كه امكان دارد كمك بگيريد باز نمى توانيد:بگو: «اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد; هر چند برخى از آنها پشتيبان برخى ديگر باشند.» (4)