گفتار دوم : مرجعيت و خلافت از ديدگاه اهل سنّت
ديدگاه اهل سنت در باره مرجعيت دينى
به اعتقاد اهل سنت، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) همه آنچه را كه براى امّت اسلام و شناخت دين لازم و كافى است، از زبان وحى و در قالب سنت خويش بازگفته است.اهل تسنن حرفشان اين است كه دستورات اسلام هر چه بود همان بود كه پيامبر به صحابه اش گفت. (1) آنها مى گويند: همان طور كه با رفتن پيغمبر، وحى منقطع شد، بيان واقعى دين ـ يعنى آن بيانى كه معصوم از خطا و اشتباه باشد ـ هم تمام شد. هر چه از قرآن و احاديثى كه از پيغمبر رسيده استنباط كرديم، همان است و ديگر چيزى نيست. (2) با وجود اين در سال هاى بعد از وفات پيامبر(صلى الله عليه وآله)، به تدريج اين انديشه كه صحابه پيامبر در تفسير دين از صلاحيت برخوردارند و وظيفه صيانت از دين برعهده آنان است،قوّت گرفت. بنابراين صحابه ـ يعنى كسانى كه زمان پيامبر را درك كرده بودند ـ هرچند معصوم و خالى از اشتباه نبودند، امّا موقعيت آنان به گونه اى بود كه مجتهد و مفسّر دين تلقى مى شدند.بى ترديد در ميان صحابه، انسان هاى برجسته اى بودند كه نقش آنان را در انتقال و تبيين سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) به نسل بعد از خود، نمى توان ناديده گرفت، امّا اين واقعيت را هم نمى توان1. مرتضى مطهرى، امامت و رهبرى ، ص 54، نيز رك: كتب اصول فقه اهل سنت و نيز المراجعات ، مراجعه 13.2. همان ، ص 76