بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
از اين حادثه كه در حضور مردم صورت گرفته و در تاريخ به ثبت رسيده است، چنين برمى آيد كه دريافت مخاطبان از محتواى پيام، همان سرپرستى و مرجعيت و رهبرى است و چنين تهنيت و شادباشى از طرف بزرگان صحابه تنها با اين معنا از ولايت، سازگارى دارد.شاهد ديگر، مديحه سرايى حسّان در همان مجلس است: حسّان، شاعر معروف عرب، با كسب اجازه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)در همان روز قصيده اى مى خواند كه ترجمه يك بيت آن چنين است:پيامبر بدو گفت: «اى على برخيز! به درستى كه من بعد از خودم تو را به عنوان امام و هادى پسنديدم.» (1) تعابير امام و هادى كه در قصيده اين شاعر آشنا با لغت عرب و حاضر در آن مجلس آمده است، به خوبى بيانگر مفهوم و معناى ولايت در پيامِ پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى باشد.4. على(عليه السلام) و ساير امامان نيز به تناسب به حديث غدير استناد كرده و آن را سند زنده ولايت على(عليه السلام) شناسانده اند. از همين رو، به توصيه و تأكيد آنان، روز غديرخم در شمار اعياد بزرگ اسلامى جاى گرفت و از آن به روزى ياد كرده اند كه ولايت على(عليه السلام)به طور رسمى اعلام شده است. (2)
انتصابى بودن ولايت امامان
بر اين اساس با توجه به نصوص قرآنى و روايى، به خصوص با توجه به مضمون حديث غدير، امام على(عليه السلام)به سمت وصىّ پيامبر(صلى الله عليه وآله) منصوب گرديد و مردم موظف شدند از وى اطاعت كنند بنابراين ماجراى خلافت آن چنان كه رخ داد، برخلاف توصيه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بود، و اساساً با وجود «نصب» از طرف خدا كه ولايت در اصل از آنِ او است، نوبت به انتخاب دشوار نمى رسد. از اين رو انتصاب هايى كه صورت گرفت، نمى تواند در طريق اثبات ولايت ديگران مفيد افتد. امامان نيز همواره بر اين حق تأكيد كرده و حقّى را كه از آنان سلب شده بود، از آنِ خود مى ديدند. به عنوان نمونه حضرت على(عليه السلام)در يكى از خطبه هاى نهج البلاغه مى فرمايد: 1. فقال له: «قم يا على فانّنى رضيتك من بعدى اماماً و هادياً.» 2. علامه سيد شرف الدين، المراجعات ، نامه 56.