بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين حمل مى كند كه ايشان تنها خواسته است سزاوارى و افضل بودن خود را بيان كند; نه اين كه در مقام بيان حق قطعى باشد. امّا اين توجيه شارح نهج البلاغه نيز پذيرفتنى نيست; زيرا حضرت در عين اين كه در موارد بسيارى به حق قطعى خود اشاره مى كند، در مواجهه با فردى مانند معاويه ـ كه منكر چنين حقى است ـ تنها از طريق احتجاج به شيوه سلف و معمول آنان مى تواند استدلال كند. (1) 1. رك: امام خمينى، كشف الاسرار ، ص 164 .