اضطراب
فاطمه پوررجب
چكيده :
واژة اضطراب درروانشناسي باليني مقام خاصي دارد ومكررمورد استفاده قرارمي گيرد زيرا بدون ترديد دراغلب ناهنجاريهاي رواني اضطراب نقش مهمي ايفا مي كند .اضطراب يك احساس رنج آوراست با موقعيتي ضربه آميز كنوني يا انتظار خبري كه به شيئي نا معين وابسته است .مستلزم مفهوم تهديد يا نا امني است كه درافراد مختلف به گونه هاي متفاوت بيان مي شود .به عنوان مثال پاره اي از بيماران مضطرب علايم آشكار فيزيولوژيكي را نشان مي دهند بي آنكه از حالات هيجاني شاكي باشند وبالعكس پاره اي ديگر به برانگيختگيهاي هيجاني اشاره دارند .عوامل فرهنگي -اجتماعي را مورد بررسي قرارمي دهد وراهكارهاي عملي درجهت برخورد با اين اختلال رفتاري را ارائه مي دهد .
كليد واژه ها :
هيجان ، تهديد ، ناامني ، نگراني ، تنش ، دلشوره
اضطراب بخشي از زندگ هرانساني است ودرحد اعتدال پاسخي سازش يافته تلقي مي شود به گونه اي كه مي توان گفت : اگر اضطراب نبود ، همة ما پشت ميزهايمان به خواب مي رفتيم .اضطراب است كه ما را به تلاش وا مي دارد .همة قدمهايي كه انسان را به جلو مي برد وهمة كشفهاي علمي ، هنري وادبي براساس اضطراب انجام مي گيرد .1
فقدان اضطراب ما را با مشكلات وخطرات قابل ملاحظه اي مواجه مي كند ؛ زيرا با وجود اضطراب است كه براي معاينه اي كلي به پزشك مراجعه مي كنيم ودريك جادة لغزنده با احتياط رانندگي مي كنيم وزندگي طولاني تر، سازنده تر وبارورتري خواهيم داشت .
بنابراين اضطراب يكي از مؤلفه هاي ساختار شخصيت وي را تشكيل مي دهد وازاين زاويه است كه پاره اي از اضطرابهاي دوران كودكي ، نوجواني وجواني را مي تو ان بهنجار دانست وتأثيرمثبت آنها را برفرآيند تحول، پذيرفت ؛ چرا كه اين فرصت را براي افراد فراهم آورد تا مكانيزمهاي سازشي خود را براي مواجهه بامنابع تنيدگي زا واضطراب انگيز گسترش دهند .به عبارت ديگر مي توان گفت اضطراب درپاره اي از مواقع ، سازندگي وخلاقيت رادرفرد ايجاد مي كند وامكان تجسم وسلطه برآنها را فراهم مي آورد ويا اينكه وي را برمي انگيزد تا بطورجدي بامسؤوليت مهمي مانند آماده شدن براي امتحان يا پذيرفتن وظيفة اجتماعي مواجه شود . اما گاهي اضطراب مزمن ومداوم مي شود كه دراينصورت نه تنها نمي توان پاسخ را سازش يافته دانست بلكه بايد آن را منبع شكست ، سازش نايافتگي واستيصال گسترده اي تلقي كرد كه فرد را از بخش عمده امكاناتش محروم مي كند .2
پيش از آنكه شيوه هاي بيان وتظاهرات باليني وشاخصهاي فيزيولوژيكي اضطراب درجريان تحول را بررسي كنيم ، تعاريف عمده اي را كه دراين باب آورده شده ارائه مي دهيم :
الف)اضطراب ، عموما يك انتظاربه ستوه آورنده است كه ممكن است درتنشي گسترده وموحش واغلب بي نام ، اتفاق مي افتد . اين حالت كه به شكل احساس وتجربه هاي كنوني مانند هراغتشاش هيجاني دردوسطح همبستة رواني وبدني درفرد پديد مي آيد ، ممكن است به يك تهديد عيني ‹‹ اضطراب آور›› (تهديد مستقيم يا غير مستقيم مرگ ، حادثة شوم شخصي يا مجازات )نيز وابسته باشد .(لافون ،1973)
ب) ناراحتي رواني وبدني كه براثرترسي مبهم واحساس نا امني وتيره روزي قريب الوقوع درفرد به وجود مي آيد .(پيه رون ، 1985)
ج)اضطراب حالت هيجاني توأم با هشياري مستقيم نسبت به بي معنايي ، نقص ونابساماني جهاني است كه درآن زندگي مي كنيم .(ربر، 1985)
د)نگراني پيشاپيش نسبت به خطرها يا بدبختيهاي آينده،توأم با احساس بي لذتي يا نشانه هاي بدني تنش منبع خطرپيش بيني شده مي تواند دروني با بيروني باشد .3 (DSMIV1994)
منشأاضطراب :
فرد مضطرب اغلب از علت ومنشأ اضطراب خويش آگاهي ندارد ونمي داند كه اضطراب ، ناشي از احساس نا امني دروني است يا ازموقعيت خارجي است كه ترسش را درآن مي افكند .اضطراب مانند نگراني بيشتر معمول تخيل است ولي از دوجهت با نگراني تفاوت دارد :
1-نگراني مربوط به موقعيتهاي خاص مي شود مانند امتحانات ومشكل مالي وغيره ، درحالي كه اضطراب يك حالت عاطفي تعميم يافته است .
2-نگراني درمورد مشكلات عيني است ؛ حال آن كه اضطراب ناشي از يك مشكل ذهني است .4
اضطراب نوعي نگرشي وتشويش دروني است كه منبع آن معلوم نيست .بايستي توجه داشت كه اضطراب با ترس فرق دارد ؛ زيرا درترس منشأ ناراحتي معلوم مي باشد ولي دراضطراب چنين نيست .اضطراب شامل احساس عدم اطمينان ، درماندگي وبرانگيختگي فيزيولوژيكي مي شود وشخص از تنش وعصبي بودن وبيقراري شكايت دارد .5
شيوه هاي بيان اضطراب درجوانان :
دربيشتر مواقع جوانان ادراك جسماني خود را از اضطراب با استفاده از اصطلاحاتي مانند ‹‹ دلشوره ›› يا بالعكس ‹‹ بيحالي ووارفتگي ›› توصيف مي كنند .احساس گناهكاري ، احساس درست انجام ندادن يا بد انجام دادن كار ، احساس تأييد نشدن توسط ديگران نيز از شيوه هاي معمول بيان اضطراب بسيار فراوان است ودراكثرمواقع وجود يك اضطراب شديد مي كند بلكه موجب مي شود تا دربرابر جزئي ترين سرزنشها يا تذكر ها ، حساسيت نشان دهد وبصورت مكرر دچارخشم شود .6
شاخصهاي فيزيولوژيكي اضطراب :
نخست بايد براين نكته تأكيد شود كه اضطراب برحسب تعريف ، مستلزم وجودپاره اي از علايم جسماني است چرا كه هر حالت هيجاني داراي يك مؤلفه رواني ويك مؤلفه بدني است تحقيقاتي كه به بررسي شاخصهاي فيزيولوژيكي اختلالهاي اضطرابي پرداخته اند ، نشان مي دهد كه تغيير ضربان قلب ، افزايش فشار خون وبحرانهاي تنفسي از علائم عمدة اضطراب درسطح بدن مي باشد .همچنين تنگ شدن عروق موجب خشك شدن دهان وانقباضهاي مري ، احساس وجود گلوله اي را درگلو ايجاد مي كند .اختلالهاي خواب نيز درحالات اضطرابي ، فراوان به چشم مي خورد .7
تنبييهاي مبتني برعوامل فرهنگي -اجتماعي :
ازديدگاه نظريه پردازان فرهنگي - اجتماعي اختلالهاي هراسي واضطرابي بيشتر دركساني مشاهده مي شوند كه با فشارها وموقعيتهاي خطرناك اجتماعي مواجه هستند .درافرادي كه درمحيطهاي تهديد آميز زندگي مي كنند احساس تنش گسترده ، نگراني ، بيقراري وهمچنين اختلالهاي خواب كه مشخص كنندة اضطراب تعميم يافته اند ، بيشتراست .
پژوهشها نشان داده اند كه فراواني هراسها واختلالهاي اضطرابي درطبقة اجتماعي غيرمرفه بيشتراست ؛ به عنوان مثال فراواني هراسها دركساني كه درآمد سالانة آنها كمتر از ده هزاردلاردرسال است دوبرابر بيش از آنهايي است كه درآمد سالانة آنها ازاين رقم فراترمي رود .درواقع مي توان گفت كه كاهش درآمد باافزايش فراواني اضطراب رابطة مستقيم دارد .8
افراد ناموفق ترونا امن تركه احساس مي كنند توان مواجه با مشكلات راندارند بيش از بقيه دچاراضطراب مي شوند وطبق تحقيقات انجام شده دختران بيش از پسران اضطراب را تجربه مي كنند .9
اگر درحين كاردچاراضطراب مي شويد اين روشها را درپيش بگيريد :
1-خود را رها سازيد ؛اگر زماني كنترل برنامه هايتان از دستتان خارج شد درعين حال اتفاقات ناگواري براي شما پيش آمد ، به خود سخت نگيريد بلكه خود را رها كنيد ؛ چرا كه قرارنيست هميشه كامل باشيد وممكن نيست همه چيز براي همه درهرزماني وجود داشته باشد .
2-فاصلة بين خطها را نخوانيد ؛ يعني پيش داوري نكنيد ؛ مثلا فرضياتي درمورد مسأله اي از ذهن داريم وقتي با واقعيت روبرو مي شويم ، متوجه مي شويم اشتباه كرده ايم .مهم آن است كه هرروزوهرپيشامدي را به محض آنكه واقع شد دريابيد .10
3-بنويسيد ! مي توانيد با نوشتن افكار گيج كنندة خود به آن عينيت بيشتري ببخشيد .ما اغلب فهرستهاي مختلفي براي كارهاي خود درست مي كنيم فهرست خريد از بقالي ، فهرست هدية تولد يا كارهايي كه بايد بكنيم .
اگر با مشكل دشواري روبروشديم ويك پاي همةراه حلها ظاهرا مي لنگيد ، تهية فهرستي تطبيقي مي تواند بسيار مفيد باشد .11
4-ازدنيا هيچ نمي توان برد ؛ ياد آوري اين مسأله كه نمي توانيد پس ازمرگ چيزي از دنيا با خود ببريد بسيارمفيد است ؛ چرا كه درتعيين اولويت ها به شما كمك مي كند .مي توانيد بفهميد كه عشقي كه توانسته ايد ابراز كنيد يا محبت درمحيط خانواده ، ماندگارتر از توجه به مسائل جزئي است .12
منابع :
ـازكاه كوه نسازيد :100 كليد موفقيت درزندگي : ريچاردكارلسون ، ترجمه سهيلا موسوي رضوي ، نسل نوانديش ، تهران 1378
ـ رفتارهاي بهنجار ونابهنجاردركودكان ونوجوان : دكتر نوابي نژاد ، شكوه ، سازمان انتشاراتي وفرهنگي ابتكارهنر، 1370، چاپ چهارم
ـ روانشناسي عمومي : دكترحمزه گنجي ، نشردانا ، تهران ، 1376،چاپ هشتم
ـ روانشناسي مرضي تحولي ازكودكي تا بزرگسالي : دكتر پريرخ دادستان ، تهران ، سازمان مطالعه وتدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت )، 1378،چاپ سوم
ـ فرهنگ واژه ها ، تعاريف واصطلاحات تعليم وتربيت : سيد داوود حسيني نسب ، واصغرعلي اقدم ، تبريز، احراز، 1375، چاپ اول
ـ ماندن دروضعيت آخر: دكترتامس آ.هريس ، ترجمه اسماعيل فصيح ، تهران ، 1372 ، چاپ ششم
1-روان شناسي عمومي ، دكتر حمزه گنجي ، ص366
2-روانشناسي مرضي تحولي از كودكي تا بزرگسالي ، دكترپريرخ دادستان
3-همان منبع ، ص61
4-رفتارهاي بهنجارونابهنجاردركودكان ونوجوانان ، دكتر شكوه نوايي نژاد ، ص73
5-فرهنگ واژه ها ، تعاريف واصطلاحات تعليم وتربيت ، دكتر سيد داوود حسيني نسب واصغرعلي اقدم ، ص637
6-روانشناسي مرضي تحولي ازكودكي تا بزرگسالي ، ص62و66
7-همان منبع ص67
8-همان منبع ص94
9-رفتارهاي بهنجارونابهنجاردركودكان ونوجوانان ،ص74
10-ازكاه كوه نسازيد ، ريچارد كارلسون ،ص359
11-ماندن دروضعيت آخر، تامس آ.هريس ، ص 140
12-ازكاه كوه نسازيد .ص