پيروي مسلمانان از سنت رسول خدا ـ ص ـ - دو مسأله مهم عاطفی و اجتماعی در سنت رسول خدا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دو مسأله مهم عاطفی و اجتماعی در سنت رسول خدا - نسخه متنی

محمدصادق نجمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيروي مسلمانان از سنت رسول خدا ـ ص ـ

مسلمانان هم بر اين اساس و به پيروي از اين سنت، از قرن هاي اوّل اسلام براي حفظ ياد و آثار بزرگان دين و شخصيت هاي مذهبي بر حفظ قبور آنان همت گماشتند و با اين درك و بينش كه رسول خدا همانگونه كه در موضوع خسوف آفتاب در روز وفات ابراهيم، آنگاه كه موجب تفكر بي اساس در ميان بعضي از مسلمانان گرديد، ايستاد و با ايراد خطبه اي از نفوذ بدآموزي هاي فكري عقيدتي جلوگيري نمود وليكن در جهت حفظ آثار و قبور عملاً مسلمانان را بر اين امر هدايت و راهنمايي فرمود. آري مسلمانان با الهام گرفتن از راه و رسم رسول خدا ـ ص ـ براي اين كه آثار و قبور متعلّق به بزرگان دين و آيين و فرزندان رسول خدا ـ ص ـ و شهداي اسلام با مرور ايام و گذشت زمان از بين نرود و از حوادث مختلف مصون و محفوظ بماند، بر روي چنين قبور احداث ساختمان و آنها را براي آيندگان حفظ و مشخص نمودند. و بطوري كه در تاريخ حرم ائمه بقيع اشاره گرديد، علاوه بر اين كه همانند پيكر رسول خدا ـ ص ـ اجساد مطهر اين امامان چهارگانه، از ابتدا در داخل ساختمان و در خانه متعلق به عقيل دفن شده اند اين قبور و همچنين مشخصاً قبر حضرت حمزه از اواسط قرن دوم هجري داراي حرم و زيارتگاه عمومي بوده است كه تاريخ صريح مبيّن اين حقيقت و گوياي اين واقعيت مي باشد. مسلمانان در مورد ساير شخصيت هاي مذهبي نيز مانند قبور ائمّه چهارگانه اهل سنت از همين فكر پيروي نمودند و اين سنت در طول تاريخ مورد عمل قرار گرفت و در اين درك و بينش و در اين اعمال و برنامه ها كوچكترين مخالفتي ديده نشده بود تا اين كه در اواخر قرن هفتم هجري شخصي بنام «محمد بن تيميه»19

كه داراي عقايد انحرافي در مسائل اساسي و در اصول و فروع اسلام بود به وجود آمد او بطوري كه در اصل توحيد داراي انحراف فكري و معتقد به تجسم بود احترام بر قبور بزرگان دين و آيين و ساختن گنبد و بارگاه در روي اين قبور و احداث مسجد در كنار آنها و مسافرت نمودن بقصد زيارت، حتي زيارت قبر رسول خدا ـ ص ـ را، نه تنها حرام و غير مشروع بلكه كفر و الحاد پنداشته و هر مسلمان كه اين اعمال را انجام دهد كافر و خارج از اسلام و در صورت عدم توبه، واجب القتل دانست و از بين بردن اين قبور و گنبد و بارگاه ها و حتي ويران ساختن مساجدي را كه در كنار آنها ايجاد شده است واجب معرفي نمود. عقايد وي كه از سوي علما و دانشمندان جهان اسلام بعنوان عقايد انحرافي و مغاير با اعتقادات صحيح اسلامي محكوم شده بود، با مرگش و مرگ شاگردش ابن قيم به بوته فراموشي سپرده شد و نام وي توأم با نفرت و انزجار و افكار او جزء افكار ضد اسلامي و مخالف با اصول مسلم و ثابت، مطرح مي گرديد ولي پس از گذشت شش قرن، عقايد وي مجدداً به وسيله شخصي بنام «محمد بن عبدالوهاب» در «نجد» مطرح شد گرچه او هم مانند خود «ابن تيميه» از سوي علماي اسلام مورد طرد قرار گرفت و در ردّ عقايدش كتاب هايي به وسيله علماي اسلامي و حتي كتابي به وسيله برادرش «سليمان بن عبدالوهاب»20

تأليف و منتشر گرديد ولي همسويي او با بعضي از رؤساي قبايل عرب و پشتيباني بعضي از كشورهاي غربي كه از طرفداران اين فكر بودند، موجب گرديد اين گروه در منطقه حجاز به قدرت برسند كه يكي از اقدامات اوليه آنان، پس از تسلء تخريب و انهدام آثار و گنبد و بارگاه هايي بود كه در طول قرن ها به وسيله مسلمانان به وجود آمده بود; آثاري كه در مكه و مدينه به شخص رسول خدا ـ ص ـ و خاندان گراميش متعلق بود، گنبد و بارگاه هايي كه در بقيع و معلي و در شهر طائف از آن فرزندان و عشيره و اقوام و صحابه و ياران رسول خدا ـ ص ـ بود همه و همه با خاك يكسان گرديد، بطوري كه اگر وحشت و ترس از قيام مسلمانان سراسر جهان نبود، گنبد و بارگاه و قبر مطهّر حضرت رسول ـ ص ـ نيز از اين جسارت مستثني نمي شد. بهر حال اگر سنگ قبري كه به وسيله رسول خدا ـ ص ـ بر قبر عثمان بن مظعون نصب شده بود براي مروان بن حكم قابل تحمل نبود و بر قبر عثمان بن عفان منتقل نمود. وجود آثار و ضريح قبور فرزندان و اقوام رسول خدا ـ ص ـ براي اين پيروان خط مروان، آنچنان سخت و غير قابل تحمل بود كه نه تنها اين آثار را به محل دلخواه خود منتقل ننمودند و يا بعنوان ارزشمندترين آثار مذهبي تاريخي و قديمي ترين آثار هنري اسلامي، در يكي از متاحف و موزه هاي دنيا نگهداري نكردند بلكه همه آنها را به آتش كشيده و يا قطعه قطعه نمودند كه اينك كوچكترين اثري از اين آثار گران بها باقي نيست.

/ 13