ادب زائر - زیارت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زیارت - نسخه متنی

عبد الحسین امینی؛ ترجمه و تلخیص:جواد محدثی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ادب زائر

درباره زيارت و كيفيت و آداب آن، در منابع اهل سنت و عبارات علماى آنان مطالب مفصلى بيان شده است. حتى برخى از علما درباره آن دست به تاليف مستقلى زده اند.(63)

در اين جا با استناد به متون ياد شده، به اين آداب اشاره مىشود:

1 - اخلاص نيت در زيارت، چرا كه ارزش كارها به نيت است. زائر نيز بايد قصد تقرب به خدا داشته باشد.

2 - شوق دائمى داشتن به زيارت پيامبر محبوب صلّى الله عليه وآله وسلّم.

3 - دعا خواندن هنگام خروج از منزل: بسم الله و توكلت على الله و لا حول و لا قوة الا بالله...

4 - در مسير و طول راه، درود و سلام فراوان گفتن بر پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم بلكه همه وقت خود را با اين كار پر كردن.

5 - در طول راه، دنبال مساجد و آثار منسوب به پيامبر بودن و با زيارت و تبرك و نماز خواندن در آنها، به احيا و زنده نگهداشتن آنها پرداختن.

6 - خضوع و خشوع داشتن هنگام نزديك شدن به حرم مدينه و ديدن نشانه هاى شهر و اداى احترام به حرم نبوى. مانعى ندارد كه از مركب فرود آيد و پياده رود، بعنوان تواضع در آستان خداوند و احترام به پيامبر اكرم. بعضى از بزرگان نيز در گذشته چنين مىكردند.

7 - هنگام رسيدن به مدينه، دعاى ورود خواندن: اللهم هذا حرم رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم...

8 - اگر راهش ازذوالحليفه است، هنگام عبور از معرس پياده شود.

9- غسل از چاه حره يا... براى وارد شدن به مدينه، و پوشيدن بهترين لباسها و عطر زدن.

10 - دعاى هنگام ورود از دروازه شهر: بسم الله ما شاء الله لا قوة الا بالله...

11 - خضوع و خشوع، هنگام ديدن قبه حرم و عظمت آن را در نظر آوردن و جاى گامهاى رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم را در انديشه آوردن و قدم نهادن با وقار و آرامش.

12 - در حد توان امر به معروف و نهى از منكر كردن و براى هتك حرمت آن حضرت و تضييع حقوقش خشمناك شدن.

13 - با ديدن مسجد النبى، خشوع بيشتر داشتن و تلاش براى اداى احترام و تعظيم.

14 - ورود از باب جبرئيل.

15 - لحظه اى ايستادن در مقابل در و اذن ورود طلبيدن.

16 - با قلبى آرام وارد شدن و پاى راست را نهادن و دعا خواندن.

17 - به طرف «روضه» - بين قبر مطهر و منبر - رفتن و دو ركعت نماز و سپس سجده شكر.

18 - هنگام زيارت، به عنوان ادب، سرپا ايستادن و اگرزيارت طولانى باشد، دو زانو نشستن وخود را در محضر رسول الله ديدن.

19 - به عنوان ادب، دست راست روى دست چپ نهادن.

20 - سيماى حضرت را در نظر آوردن، پشت به قبله رو به روى او مؤدبانه ايستادن و به پايين ديواره مرقد نگريستن.

21 - در زيارت، صدايى متعادل داشتن، نه آهسته، نه فرياد.

22 - زيارتنامه آن حضرت را خواندن: السلام عليك يا رسول الله... (64)

23 - دعا و زيارت در بالاى سر آن حضرت: اللهم انى قلت و قولك الحق... (65)

24 - كنار قبر، بر آن حضرت صلوات و درود فرستادن با عبارتهاى مختلف از جمله:اللهم صل على محمد و آله و صحبه... (66)

25 - به آن حضرت متوسل شدن و او را در پيشگاه خدا شفيع قرار دادن و از خداوند آمرزش خواستن و بسيار تضرع كردن به درگاه خدا و استغاثه و توسل داشتن.

26 - تبرك جستن به قبر شريف و خود را بر آن ماليدن و بوسيدن. (بزرگان مذاهب چهارگانه هيچ كدام به حرمت آن فتوا نداده اند. امثال ابن تيميه و پيروانش كه حكم به حرمت داده اند، از راه حق بيرون رفته و بى دليل سخن گفته اند و به گفته هاى آنان اعتنايى و اعتبارى نيست).

به نقل بسيارى از علماى اهل سنت،(67) حضرت فاطمه عليها السلام پس از فوت رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم كنار قبر او آمده و مشتى از خاك آن برداشت و بر ديده نهاد و گريست و در سوگ پدر مرثيه خواند: ماذا على من شم تربة احمد....بلال هم پس از رحلت پيامبر، در پى خوابى كه ديد و پيامبر او را به زيارت خود فراخواند، به مدينه آمد و چهره بر قبر آن حضرت نهاد و گريست و نمونه هاى ديگرى كه نشان مىدهد مسلمانان در همان دوران با زيارت قبر پيامبر و تبرك جستن به آن، اداى احترام و ابراز شوق مىكردند.

اين ازبدعتهاى امويان و گمراهيهاى آنان از دوران صحابه بود كه از توسل به قبور پاك جلوگيرى مىكردند. بويژه مروان كه از بنى اميه بود كينه خاصى به پيامبر خدا داشت، چرا كه پيامبر، لعنت و رسوايشان كرده بود. براى يك مسلمان سزاوار نيست كه در پى آنان بيفتد كه دين خدا را به بازيچه گرفتند و در احكام الهى دست بردند و بندگان پروردگار را به بردگى و ذلت نشاندند.

راويان و بزرگانى از پيشينيان، دست كشيدن به قبر پيامبر و بوسيدن آن را به قصد ثواب الهى جايز شمرده اند.(68) امام احمد حنبل نيز بوسيدن قبر پيامبر و منبر او را جايز دانسته است.(69) وقتى امام محمد، پيراهن شافعى را شسته، غساله آن را به عنوان تبرك مىنوشد(70) و به اهل علم اين گونه احترام مىكند، جايگاه صحابه پيامبر و آثار انبياء روشن است. عبدالله بن عمر، دست راست بر قبر پيامبر مىنهاد، بلال چهره بر تربت پيامبر مىساييد، اينها همه از محبت و احترام و اداى حق سرچشمه مىگيرد. قاضى عياض، سخنى طولانى در تعظيم قبر پيامبر دارد و مىگويد: جايى را كه با وحى الهى آباد شده و محل آمد و شد فرشتگان و تسبيح و تقديس كروبيان بوده و دين خدا از آن جا به هر سو تابيده، جايى كه خاستگاه و جايگاه رسول خاتم است، سزاوار تكريم و تعظيم و بوسيدن صحن و ديوارهاست.(71)

با آن همه روايات و آداب و سنن و با اين همه نمونه ها و شواهد(72) از بزرگان دين و رفتار مسلمين نسبت به تكريم و اداى احترام و تبرك و توسل به قبرمطهر حضرت رسول صلّى الله عليه وآله وسلّم، ابن تيميه گستاخانه و بى ادبانه، ره سپردن و مسافرت براى زيارت پيغمبر اكرم را معصيت دانسته و كار متوسلان كنار قبر را شرك شمرده است! در حالى كه آن حضرت، مقام شفاعت دارد و دعايش مستجاب است و بايد حاجت و نياز به آستانش برد.

27 - زيارت ابوبكر بن ابى قحافه.

28 - زيارت عمر بن الخطاب.(73)

29 - به عنوان ادب در محضر پيامبر، در حرم مطهرش زياد توقف نكردن، بلكه به مقدار نماز و دعا.

30 - زيارت وداع و دعا براى توفيق زيارت دوباره.

31 - زيارت همه روزه بقيع، به ويژه روز جمعه و ديدار قبر عباس عموى پيامبر، امام مجتبى، امام زين العابدين، امام باقر و امام صادق (عليهم السلام)، ابراهيم پسر پيامبر، همسران پيامبر، عمه پيامبر، جمع بسيارى از صحابه و تابعين كه در بقيع مدفونند.(74)

32 - زيارت شهداى احد، و بهتر است كه روز پنج شنبه باشد، به ويژه قبر حضرت حمزه كه برخى روز مخصوص او را دوشنبه دانسته اند. براى زيارت حضرت حمزه و شهداى ديگر احد نيز زيارتنامه هاى خاصى نقل شده است.

33 - زيارت كوه احد. پيامبر اكرم فرمود: احد كوهى است كه ما را دوست دارد، ما هم آن را دوست داريم.

34 - رفتن به مسجد قبا، كه بهتر است روز شنبه باشد، يا دوشنبه يا پنج شنبه، به ويژه هفدهم رمضان. و مستحب است نماز و دعا در آن جا، پيامبر اسلام نماز در مسجد قبا را برابر با يك عمره دانسته است.

35 - تبرك جستن به آن چه از آثار نبوت باقى مانده است و جاهاى مقدس در مدينه كه به سى مورد مىرسد.

36 - سوغات آوردن از خرماى مدينه و آب چاههاى آن و هنگام بازگشت به وطن وقتى بربلنديها مىرسند تكبير بگويند و دعا بخوانند.(75)

/ 10