اسماء مىگويد: در آخرين لحظه وفات حضرت زهراء ديدم كه حضرت دستهايش را به سوى آسمان بلند كرده و مىگويد:پروردگارا! به حق حضرت محمد مصطفى (صلّى الله عليه وآله) و شوق و اشتيقاقى كه او نسبت به من دارد، و به حق شوهرم على مرتضى عليه السلام و اندوهى كه بر من دارد، و به حسن مجتبى عليه السلام و گريه اش بر من، و به حسين شهيد عليه السلام و حسرت افسردگى اش نسبت به من، و به دخترانم كه دختران فاطمه اند و به حق آه و ماتمشان بر من از تو مىخواهم كه بر گنهكاران امت حضرت محمد ترحم فرموده و آنان را ببخشايى و به بهشت واردشان سازى كه تو گرامى ترين سؤال شوندگان و مهربانترين مهربانانى! (413)