پروفسور لويي ماسينيون ترجمه: دکتر علي شريعتي قرآن مغز اسلام و تاريخ اسلام زندگي وي است. براي شناخت يکفرد شناخت «انديشه» و «حيات» وي اولين و مهمترين قدم است. چگونه ميتوان مدعي بود که انساني را ميشناسيم درحالي که نه از انديشه او آگاهي دقيق داريم و نه از شرح حال و تحولات و تصادماتيکه با حوادث داشته و رنگهائي که گرفته و سرزمينهائي که رفته و آنچه را از دست داده يا بدست آورده است؟ شگفت آور است که مطالعه اين هر دو در حوزه هاي اسلامي رسميت ندارد. نه تفسير جزء مواد درسي طلاب و يا مستقيما و مستقلا مطرح محافل علمي است و نه تاريخ اسلام. مآخذ و منابع سرشاري که بنام تاريخ دردست داريم بمعني علمي کلمه تاريخ نيست بلکه مواد و مصالح تاريخ است که بايد با روح علمي و منطبق جديد تاريخ و روش دقيق و فني علم تاريخ از آن بنائي مستحکم و درست ساخته شود و از آن ميان روح تاريخ اسلامي و بالنتيجه روحيه اسلام و توانائي و استعداد وي نمودار شود و جايگاه آن، در سلسله ي ممتد حيات بشري و تحولات و تبديلات تمدنهاي گوناگون و حيات و ممات اديان و افکار و نهضتها و گرايشهاي انساني مشخص گردد. کتاب حاضر:«سلمان پاک، و شکوفه هاي معنويت اسلام در ايران» بيشتر از آنرو بايد مورد توجه قرار گيرد که ميتواند براي تحقيق در يک مساله تاريخي سرمشق روشن بشمار آيد. شک نيست که نبودن کتابي جامع و درست بفارسي درباره سلمان اولين قهرمان ايراني اسلام و پيشقدم تشيع، از انحطاط فکري و اخلاقي شگفت انگيز ما حکايت ميکند ولي مقصود اصلي نگارنده از ترجمه آن بيشتر اين بوده است که فن تحقيق را در مساله پيچيده اي مانند سيره سلمان که مخلوطي از افسانه و حقيقت است و در ميان آنهمه اساطير بدشواري بد آنچه واقعيت دارد ميتوان دست يافت و دقت نظر و استقراء کامل و عدم تعصب و بي نظري مطلق در تحقيق و وسعت اطلاع بر همه اطراف و جوانب و تعقيب منطقي مسائل و وقايع و توجه بکليت موضوع و ارتباط آن با بسياري از امور ديگر که هر يک از راهي و بشکلي با آن پيوند مي يابد و وسواس مقدسي که خاص محققان بزرگ است و تواضع زيبائي که نشانه علم است و شکهاي عالمانه و دير يقيني هاي پسنديده اي که لازمه کار دقيق علمي است در يکچنين کاري نشان داده شود. چه نويسنده کتاب لويي ماسينيون، مثل اعلاي اين همه بود. گذشته از آنکه درجات رفيعي که در اخلاق و انسانيت طي کرده بود چهره اش را تجليگاه همان تقدسي ساخته بود که ماشرقيها و بخصوص مسلمانها در چهره يک عالم حقيقي سراغ ميکنيم. هرگاه که او را ميديديم که، با آنهمه عظمت و شهرت کم نظيري که در سراسر جهان داشت، تواضع خارج از اندازه اش کوچکترين شاگردانش را شرمسار ميساخت و با همه ضعف و سالخوردگي يکشنبه ها را با دست و دامني پر از ميوه و شيريني خود بسراغ زندانيان مسلمان زندان «فرن» در دو فرسخي پاريس ميرفت و از آن اسراي فريب و مرد ديدار ميکرد و آنانرا در جنگ عليه «کشور خودش» تشويق مينمود و همواره نگران سرنوشت ملتهاي ضعيف مسلمان بود و قلم توانايش، همچون شمشير قهرمانان صدر اسلام، در برابر اتهامات کشيشان و سياستگران مغرض غربي از حقيقت اسلام و حيثيت شرق دفاع ميکرد و بعلم و آزادي و سرمايه هاي معنوي انساني آن همه دلبستگي داشت در او بواقع مي يافتم که: الدهر في ساعة و الارض في الدار ترجمه اين کتاب را که نام اصليش: Salman Pak et les premices spirituelles de l''''Islam Iranien(Publication de la Soci''''ete'''' des Etudes Iraniennes, n. 7. Paris- 1989) است که با ترجمه عربي آن بقلم آقاي دکتر عبدالرحمن بدوي نويسنده متفکر و توانا که در مجموعه اي بنام «شخصيات قلقة في الاسلام» آنرا چاپ کرده است مطابقه کرده ام. ترجمه نصوص عربي را که در متن آقاي ماسينيون بفرانسه ترجمه شده است مستقيما از خود عربي ترجمه کرده ام تا دو واسطه در ميان نيايد و اضافاتي که آن مرحوم هنگام ترجمه کتاب بعربي در دسترس آقاي بدوي گذاشته است در ترجمه فارسي نيز آورده ام. براي آشنائي خوانندگان مجله آستان قدس فصل اول آن را که کمتر بجزئيات پرداخته و هنوز مطلب جنبه کاملا فني بخود نگرفته است در اينجا ميآوريم. علي شريعتي قبلا بعلائم اختصاري مآخذي که زياد در متن تکرار ميشود توجه فرمائيد: ان: ابو نعيمه «ذکر اخبار اصفهان» چاپ ذه: ذهبي «ميزان الاعتدال» چاپ قاهره ابح: ابن ابي الحديد اس: «طبقات ابن سعد» چاپ خط: «تاريخ بغداد» خطيب بغدادي چاپ قاهره ن: «نفس الرحمن» حسين بن محمد تقي طبرسي نوري. يق: ياقوت «معجم البلدان» چاپ