انتقام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انتقام - نسخه متنی

علیرضا منصوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انتقام

. . . پسرک با تمام توان ميدويد ، سعي ميکرد در يک مسير مستقيم حرکت نکند . گلوله
ديگري کنار پايش به زمين خورده بود .

اتاقش طبقه دوم بود طوري که سر شاخه درختهاي کوچه به کنار پنجره مي رسيد . . . پشت
ميزش نشسته بود که کبوتر سفيد روي يکي از شاخه ها نشست . . . لحظه اي نگاهش کرد . .
. کبوتري به آن سفيدي تا آن روز نديده بود . . .

چشم از کبوتر بر نداشت . . . روي ميز ، با انگشت ، زغال را ميکاويد . . . پيدايش که
کرد ، کاغذ را برداشت . . . بايد همه جزييات را به خاطر مي سپرد . . . نقاشي از يک
پرنده به مراتب سخت تر از نقاشي چهره بود . . . پرنده فاصله زيادي با او نداشت و با
اين حال بدون حرکت به جايي روي زمين نگاه مي کرد . انگار نه انگار که او در چند
قدمي اش نشسته . . . از سر شروع کرد . . . چشمها و پرها . . . نوک ، مهمترين قسمت
بود . . . نوک مي توانست به راحتي نوع پرنده را نشان دهد . . . استاد گفته بود اگر
نوک کلاغ را روي بدن گنجشک نقاشي کنيد به راحتي تبديل به کلاغ ميشود . . . کار نوک
که تمام شد سراغ گردن و سينه رفت . نقاشي کبوتر به آن سفيدي با زغال کار آساني نبود
. . . بالها . . . بايد بالها را طوري ميکشيد که اگر باز مي شدند توانايي پرواز
دادن پرنده را داشته باشند . . . چند تا از پرها را کشيده بود که ناگهان . . .

نفهميد چه اتفاقي افتاد . . . کبوتر به پايين سرازير شد . . . از پشت ميز بلند شد و
از پنجره به پايين نگاه کرد . . . پسرکي تير کمان به دست کبوتر را از روي زمين
برميداشت . . . لحظه اي به پسرک و کبوتر نگاه کرد . . . بعد برگشت و به نقاشي نيمه
کاره روي ميز نگاه کرد . . . در کشو را باز کرد و نقاشي را درون آن انداخت . . .
کشو که باز شد چشمش به جعبه گلوله ها خورد . . . سرش را بالا آورد . . . اسلحه
قديمي ، روي ديوار ، خاک گرفته بود .

کاغذ سفيد ديگري برداشت . . . پنجره اتاقش را نقاشي کرد و خودش را . . . در حال
شليک به سمت پسرکي که با تيرکمان و کبوتري در دست مي گريخت .

/ 1