البته انگيزه ما از طرح اين مباحث خردهگيري بر كسي نيست، بلكه زحمات طاقتفرساي همه اساتيد معظم و آيات عظام درس خارج كه بحق پرچمداران فقه آل محمّد صلياللهعليهوآله هستند، قابل تقدير است.
پس به نقل برخي از نقاط ضعف و قوت از زبان بزرگان حوزه اكتفا ميكنيم.
الف) نقاط قوت
1 ـ برخي امتيازات مكتب سامرا
مجتهدپروري مكتب سامرا معروف است و لذا افرادي مثل آخوند خراساني رحمهالله ، ميرزاي نائيني رحمهالله ، شهيد شيخ فضل الله نوري قدسسره ، سيد محمد فشاركي و... از دستپروردگان اين مكتب هستند. 10
فعال كردن شاگردان كه امروزه مورد توجه روانشناسان تعليم تربيت است، 11 امتياز ديگر اين مكتب است. همانطور كه توجه به تحقيق و دقت و تكيه بر فكر كردن، از نقاط قوت اين روش است.
2 ـ سبك استاد محوري
اداره كلاس درس به صورت منظم و مرتب و نظم در بيان (در برخي اقسام فرعي آن) از نقاط قوت اين سبك است.
همانطور كه مشخص بودن موضوع درس، موجب ميشود تا مباحث به زودي به نتيجه برسد و بحث از موضوع خارج نشود.
3 ـ سبك دو مرحلهاي
فعال بودن شاگردان در جلسه دوم درس باعث ميشود تا عمل يادگيري بهتر صورت گيرد، همانطور كه اين جلسات موجب پرورش اساتيد قوي براي آينده حوزه و معرفي چهرههاي با استعداد ميشود. همچنين، شاگردان را به مطالعه و دقت براي حضور در جلسه دوم وادار ميكند.
4 ـ سبك تحقيقي جمعي
اين شيوه، براي افرادي كه چند سال درس خارج گذراندهاند و كساني كه بيرون از حوزهها مشغول فعاليت هستند بسيار مفيد است و افراد را به فعاليت علمي مفيدي ميكشاند و پيشرفت بيشتري را به دنبال دارد و سبك مجتهدپروري است، لذا بزرگان بر اجراي آن اصرار دارند. 12
در حقيقت اگر اين سبك تحت نظر استاد صورت پذيرد همان، سبك سامرايي است.
ب) نقاط ضعف
به هر كدام از اين شيوهها اشكالاتي وارد كردهاند كه احتياج به بررسي دقيق دارد. تا بتوانيم قضاوت صحيحي ارايه دهيم.
1 ـ در مكتب سامرايي: نپذيرفتن اصل موضوعي در بحث و مشخص نبودن زمان پايان درس موجب بينظمي در بحث و خستگي شاگردان ميگردد.
2 ـ در روش استاد محوري: فعال نبودن شاگردان و عدم فرصت كافي براي سؤال و اشكال كردن و نامنظم بودن يا مغلق گويي در برخي از اقسام فرعي اين شيوه ميتواند به عنوان اشكال مطرح شود.
3 ـ در سبك دو مرحلهاي: اين روش وقت زيادي را از اساتيد محترم و شاگردان اشغال ميكند.
بررسي بيشتر نقاط قوت و ضعف و بيان بزرگان و مراجع را به فرصت ديگري موكول ميكنيم.
دوم: شيوههاي تدريس درس خارج از جهت محتوا و كيفيت
الف: چينش و ترتيب درس
1 ـ روش قدما : تا قبل از مرحوم آيةالله بروجردي رحمهالله براين بود كه ابتدا «اصل» در مسأله بيان ميشد و سپس دلايل آن بيان ميشد. 13
2 ـ روش آيةالله بروجردي رحمهالله : ايشان ابتدا سير تاريخي مسأله را بررسي ميكردند و سپس دلايل مسأله را مورد نقد و بررسي قرار ميدادند و اگر دليلي نبود به سراغ ادلّه فقاهتي (اصول عمليه) ميرفتند. 14
3 ـ روش امام خميني قدسسره : ايشان ابتدا دلايل مسأله را بررسي ميكردند و سپس اقوال علما را تجزيه و تحليل ميكردند. ميفرمودند: اوّل ببينيم خودمان از ادلّه چه ميفهميم، آنگاه به بررسي نظريات ديگران ميپرداختند. 15
4 ـ روش سه بخشي : در برخي از درسهاي حوزه علميه قم به اين ترتيب عمل ميشود:
اوّل، ذكر اقوال علما در مسأله تا سيماي كلي و عمومي مسأله روشن شود؛
دوم، بيان دلايل موافق و مخالف و نقض و ابرام آنها؛
سوم، جمعبندي و نتيجهگيري.
5 ـ روش چهار بخشي : اين روش نيز در برخي از درسهاي فعلي حوزه علميه قم مرسوم است كه بدين ترتيب عمل ميشود:
اوّل، ذكر موضوع مسأله و تقسيمبنديهاي آن؛
دوم، بيان اقوال موافق و مخالف؛
سوم، بيان دلايل از قرآن، روايات، عقل، اجماع و نقد آنها و در صورت لزوم بيان اصل در مسأله؛
چهارم، جمعبندي اقوال و دلايل و نتيجهگيري.
بررسي: هر كدام از اين روشها نقاط قوت و ضعفي دارد كه مجال بيان آنها در اين مختصر نيست ولي كاملترين روش، شيوه چهارم به نظر ميرسد؛ هر چند از جهت عدم بيان سير تاريخي مسأله، ناقص است.
ب) سبكهاي خاص در فقه
در تدريس خارج فقه حوزههاي علميه، روشهاي مختلفي به كار گرفته ميشود كه در اينجا به آنها اشاره ميكنيم.
1 ـ سبك فقه الحديث
اين شيوه درسي آيةالله بروجردي رحمهالله در علم فقه بود. در اين روش، براي بررسي يك فرع فقهي به علم «اصول فقه» كمتر توجه ميشود و سعي ميكنند با بررسي پيشينه تاريخي هر مسأله و با توجه خاص به علم رجال و طبقهبندي راويان حديث و برطرف كردن تقطيع احاديث، حكم هر مسأله را از احاديث مربوط به آن استخراج كنند. و در صورت ضرورت و لزوم به علم اصول يا اصول عمليه پناه ميبرند. 16