با نهج البلاغه آشنا شویم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

با نهج البلاغه آشنا شویم - نسخه متنی

هیئت تحریریه بنیاد نهج البلاغه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


نهج البلاغه چگونه تاليف شد؟

'سيدرضى كه از دانشمندان بزرگ نيمه ى دوم قرن چهارم به شمار مى رود در عصر گسترش و شكوفايى دانش و فرهنگ اسلامى به سر مى برده است، عصريكه از حيث منابع سرشار فرهنگ اسلامى و فراوانى و اهميت كتابخانه هاى عمومى و خصوصى در تاريخ كم سابقه است.

زيرا تا اين زمان هنوز سرزمينهاى اسلامى مورد هجوم وحشيانه ى دشمنان قرار نگرفته بود و كتابخانه ها و كتب آن از حمله ى ويرانگر اقوامى چون مغول و مسيحيان اروپا مصون مانده بود.

و اينك ما به مهمترين كتابخانه هاى آن عصر- كه مى توانسته مرجع استفاده ى سيد رضى در جمع آورى 'نهج البلاغه' قرار گيرد- اشاره مى كنيم:

1- كتابخانه ى 'دار العلم' با 80000 "هشتاد هزار" نسخه كه به برادرش سيد مرتضى 'علم الهدى' تعلق داشته است.

2- كتابخانه ى عمومى 'بيت الحكمه' كه در سال '381' هجرى به دست ابونصر 'شاپور بن اردشير' وزير بهاء الدوله ديلمى در يكى از محله هاى 'كرخ' بغداد تاسيس گرديد و از همان آغاز كار با بيش از 10000 "ده هزار" كتاب از كتب عربى و فارسى و چينى و هندى و رومى كار خود را شروع كرد و به تدريج از ثروتمندترين كتابخانه هاى بغداد گشت.

3- كتابخانه ى عمومى 'بيت الحكمه' كه در زمان 'هارون الرشيد' تاسيس گرديد و ساير خلفاى عباسى خصوصا مامون در توسعه آن بسيار كوشيدند و علاوه بر جمع كتب عربى و اسلامى، در آن كتابهايى با ترجمه يا بدون ترجمه از زبانهاى يونانى، سريانى، فارسى، هندى و مصرى، فراوان وجود داشت.

4- كتابخانه ى 'قرطبه' در سرزمين اندلس، تاسيس 'حكم بن ناصر'، كه از 350 تا 366 هجرى در آن سرزمين حكومت مى كرد همانند مامون عباسى به دانش و دانشمندان اظهار علاقه مى نمود و كسانى را براى تهيه و خريد كتاب به اطراف جهان
مى فرستاد و از همان آغاز براى اين كتابخانه فهرست هاى موضوعى ترتيب داد. در اين كتابخانه 400000 "چهارصد هزار" جلد كتاب بوده است.

5- كتابخانه ى عمومى 'خزانه الكتب' در مصر با 1600000 "يك ميليون و ششصدهزار" جلد كتاب كه با تدبير و تشويق 'يعقوب بن كلس' وزير 'العزيز بالله' دومين خليفه فاطمى و كمك شخص خليفه تشكيل گرديد.

و با اين مقياس و ميزان مى توان وسعت و حجم ديگر كتابخانه هاى عمومى را كه در ساير شهرها و سرزمينهاى اسلامى وجود داشته، حدس زد.

تازه اينها غير از كتابخانه هاى خصوصى و شخصى يى است كه معمولا دانشمندان براى استفاده ى خود تهيه مى كرده اند مانند:

1- كتابخانه ى 'صاحب بن عباد' كه به اندازه 400 "چهارصد" بار شتر بوده است و اگر براى هر شتر صد جلد كتاب در نظر بگيريم مجموعا 40000 "چهل هزار" كتاب مى شود.

2- كتابخانه ى 'ابن ابى بعره' كه تنها قسمتى از آن را كتابهايى به وزن سيصد رطل [ رطل پيمانه يى بوده كه اجناس را با آن وزن مى كرده اند و كمترين رطل، رطل عراقى بوده، تقريبا معادل 130 درهم يعنى 385 گرم، بنابراين سيصد رطل مى شود 154 كيلو "غايه التعديل صفحه ى 9". ] تشكيل مى داده كه در كاغذهاى مصرى و چينى و خراسانى و... نگارش يافته اند.

و در اين كتابخانه مدارك و نامه ها و عهدنامه هايى به خط حضرت على و امام حسن و امام حسين "ع" موجود بوده است.

قطعا از نظر منابع و مدارك، امكانات فراوانى براى سيد رضى- گردآورنده ى نهج البلاغه- وجود داشته كه براى ما در اين زمان ميسر نيست زيرا در اثر گذشت زمان و حمله هاى بيرحمانه ى دشمنان، بسيار از آن اسناد و مدارك نابود گشته است.

گويند: وقتى كه هلاكوخان مغول وارد بغداد شد از كتابهاى كتابخانه ها بر روى رود بغداد پلى ساخت كه لشكريانش از آن عبور كنند و دستور داد كتابهاى باقيمانده را در آتش سوزاندند!

و نيز تاريخ نگاران نقل كرده اند: زمانى كه اروپائيان، به سرزمين طرابلس شام اكنون از شهرهاى لبنان است- حمله كردند سه ميليون، كتاب را آتش زدند!
و حتى به علت درگيريهاى سياسى و مذهبى و تهمتهايى كه گاهى به رال علم و فلسفه وارد مى گرديد بسيارى از كتابها توقيف و نابود گشت.

'سلطان محمود' غزنوى در نامه اى كه به 'القادر بالله' خليفه ى عباسى به بغداد فرستاد چنين گزارش داد كه: 'در سال 420 هجرى پس از جنگ با فرقه هاى باطنيه، معتزله، رافضيه، شيعه و اعدام گروهى از ايشان به قدر پنجاه بار شتر از كتابهاى آنان را تغيير داده است و كتابهايى كه درباره ى مرام و مذهب فلاسفه و معتزله و شيعه بوده، به دليل بدعت بودن، همه را پاى چوبه دار اعداميان سوزانيده است.'

با اينحال آيا شما انتظار داريد تمام يا نيمى از منابع و مداركى كه در اختيار سيد رضى بوده به دست ما نيز رسيده باشد؟

با وجود اينها، تاكنون عده يى از دانشمندان با تحمل كوشش و رنج فراوان در صدد استخراج مدارك 'نهج البلاغه' برآمده و در اين زمينه كتابها و مقاله هايى نگاشته اند كه سه كتاب زير از مهمترين آنها است:

1- 'ما هو نهج البلاغه' نوشته سيد 'هبه الدين شهرستانى' كه به فارسى نيز تحت عنوان 'نهج البلاغه چيست؟' ترجمه شده است. [ اين كتاب در سلسله انتشارات كنگره ى هزاره ى نهج البلاغه به وسيله ى بنياد نهج البلاغه تجديد چاپ شده است. ]

2- 'مدارك نهج البلاغه' تاليف 'شيخ هادى كاشف الغطاء'.

3- 'مصادر نهج البلاغه' نگارش محقق توانا سيد 'عبدالزهراء حسينى خطيب' و اين كتاب بهترين و جامعترين كتاب در موضوع خويش است. و ما در نگارش اين رساله بيشتر از آن استفاده كرده ايم.

مولف محترم اين كتاب زحمات بسيارى را تحمل نموده و از ميان بيش از صد كتاب كه از كتب و مدارك معتبر شيعه و سنى به شمار مى رود و همه قبل از سال "400" چهارصد هجرى "تاريخ پايان تاليف نهج البلاغه" نگارش يافته اند، مدارك نهج البلاغه را استخراج نموده است و با اين خدمت بزرگ خود، راهگشاى كسانى است كه: جوياى اطلاع از منابع و مداركى هستند كه سيد رضى احيانا از روى آنها مدارك 'نهج البلاغه' را جمع آورى كرده است.

نهج البلاغه نه اولين و نه آخرين...


هرچند كتاب گرانبهائى نهج البلاغه از جهت انتخاب و نظم و ترتيب مطالب بهترين كتاب از ميان كتابهايى است كه تا به حال پيرامون خطبه ها و كلمات على "ع" نگارش يافته اما بايستى اين حقيقت را نيز مورد توجه قرار داد كه 'نهج البلاغه' نخستين كتاب در اين زمينه نيست همانطوركه آخرين كتاب نيز نمى باشد.

دانشمند محقق، عبدالزهراء خطيب به غير از نهج البلاغه '46' كتاب ديگر را كه به قلم دانشمندان شيعى و سنى در تدوين سخنان على "ع" نگارش يافته، با ذكر اسم نويسنده و تاريخ تاليف آن به طور مفصل نام مى برد كه '22' كتابش پيش از تاريخ 'نهج البلاغه' نوشته و نشر شده است.

اينك به پاره اى از آنها اشاره مى كنيم:

1- 'خطب اميرالمومنين على المنابر...' [ يعنى: 'سخنرانيهاى على "ع" روى منبر...'. ]

نوشته ى زيد بن وهب جهنى. نويسنده ى اين كتاب قبل از اسلام "در عصر جاهليت" به دنيا آمد و در زمان دعوت پيامبر "ص" مسلمان شد. اما به ديدار آن حضرت موفق نگرديده است او از مسلمانان با عظمت و از سربازان فداكار لشكر على "ع" بود و در سال 96 هجرى درگذشت.

وى نخستين مولف و گردآورنده ى سخنان على "ع" است و قهرا آنچه را كه خود از اميرالمومنين "ع" شنيده جمع آورى و ضبط نموده است.

2- 'خطب اميرالمومنين': نوشته 'مسعده بن صدقه عبدى' كه از امام ششم و امام هفتم نيز رواياتى شنيده و نقل كرده و در زمينه ى احاديث و معارف شيعه كتابهايى نگاشته كه يكى از آنها كتاب نامبرده، درباره ى سخنان على "ع" است. دانشمند بزرگ، سيد هاشم بحرانى متوفاى سال '1107' نسخه يى از آن را در دست داشته و در كتاب تفسير خود: 'تفسير البرهان' مطالب فراوانى از آن نقل و استفاده كرده است.

3- كتاب 'الخطبه الزهراء لاميرالمومنين "ع"': تاليف مورخ بزرگ شيعى
'ابومخنف' متوفاى سال '175' هجرى، اين نويسنده مورد اعتماد علماى سنى نيز بوده و افرادى مانند 'طبرى' و 'ابن اثير' رويدادهاى تاريخى را از او نقل كرده اند.

4- 'خطب اميرالمومنين "ع"' نوشته ى سيد بزرگوار حضرت 'عبدالعظيم حسنى' كه در علم و عمل و عدالت و پاكدامنى از مردان بزرگ خاندان رسالت به شمار مى رود و محضر امام هفتم تا امام دهم را درك نموده و از آنها احاديث بسيارى شنيده و نقل كرده است، همانطور كه خطبه ها و كلمات على عليه السلام را با اسناد پيوسته و صحيح در كتاب مزبور آورده است.

5- 'ماه كلمه' لاميرالمومنين على بن ابى طالب "ع" گردآورى و نگارش دانشمند معروف اسلامى 'ابوعثمان جاحظ'، متوفاى سال '255' هجرى. سيد رضى پاره يى از كلمات اين كتاب را برگزيده و در 'نهج البلاغه' ذكر كرده است.

جاحظ به كتاب 'ماه كلمه' سخت علاقمند بوده است.

'خوارزمى' در كتاب خود 'المناقب' از 'احمد بن ابى طاهر' دوست و رفيق نزديك جاحظ چنين نقل مى كند: زمانى جاحظ به ما گفت: 'در ميان سخنان على "ع" 'صد كلمه' ديد مى شود كه هر كدامش با هزار كلمه ى جالب و زيباى عرب برابرى مى كند.' سپس احمد مى گويد: 'من تا زمانى دراز از جاحظ تقاضا مى كردم كه: اين صد كلمه را مدتى در اختيار من گذارد و يا برايم بخواند و او نيز هر بار وعده مى داد ولى بخل مى ورزيد و خود را به غفلت و فراموشكارى مى زد تا آنكه در اواخر عمرش اين 'كلمات صدگانه' را بيرون آورد و به من داد.'

دانشمندان اسلامى بعد از قرن چهارم در زمينه ى سخنان على "ع" دهها كتاب مستقل نوشته اند و ما در اينجا به پاره اى از آنها اشاره مى كنيم:

1- 'نثر اللئالى' نگارش 'امين الاسلام شيخ طبرسى' مفسر بزرگ شيعى، "متوفاى سال 548" اين كتاب كه به تاريخ '1312 'هجرى به چاپ رسيده، كلمات حضرت على "ع" در آن به ترتيب 'حرف الفباء' گردآورى شده است.

2- 'غررالحكم و دررالكلم' نگارش 'عبدالواحد آمدى'.

از مقدمه ى اين كتاب استفاده مى شود كه نگارنده به علت اينكه جاحظ از ميان سخنان ارزشمند و فراوان على "ع" فقط 'صد كلمه' آن را انتخاب كرده و ساير كلمات
آن حضرت را از نظر دور داشته است با تلاشى پيگير قسمت عمده ى سخنان كوتاه كلمات قصار- امام را جمع آورى و سپس آنها را به ترتيب 'الفباء' نگاشته است.

تا به حال چندين شرح و ترجمه بر اين كتاب نوشته اند و هم اكنون با تيراژ بسيار در دسترس دانش پزوهان قرار دارد.

3- 'استخراج الوقايع المستقبله من كلام اميرالمومنين "ع"' نگارش دانشمند فقيه شيخ جمال الدين 'ابن فهد حلى' متوفاى '841' هجرى.

اين كتاب درباره ى اسرار نهان و پيشگويى هايى است كه 'ابن فهد' از سخنان ايراد شده ى على "ع" بعد از شهادت 'عمار ياسر' استفاده نموده است.

4- 'الصحيفه العلويه و التحفه المرتضويه' نوشته ى عبدالله بن صالح سماهيجى بحرانى، [ وى اهل 'سماهيچ' يكى از دهات 'بحرين' است. ] "متوفاى سال 1135 هجرى" اين كتاب مجموعه يى از دعاهاى على "ع" است كه از حيث مدرك و سند نزد مولف معتبر بوده و تاكنون چندين بار در ايران به چاپ رسيده است.

5- هدى و نور من كلام اميرالمومنين على بن ابى طالب، تاليف شيخ 'ثروت منصور هيكل' مصرى.

اين كتاب شامل 7 بخش است بدين ترتيب:

1- شناسائى خدا

2- توصيف آفريده هاى زمين و آسمان.

3- بعثت پيغمبران

4- جلوگيرى از بدعتها، ياد مرگ...

5- نكوهش اهل تكبر.

6- تلاش براى دنيا، نه دلبستگى به آن.

7- كلماتى كه به صورت شعر و نثر در زمينه هاى سفارش و اندرز، دعا و مناجات از آن حضرت به دست ما رسيده است. رئيس دانشگاه 'الازهر' آن عصر، شيخ 'محمد خضر حسين' نيز بر اين كتاب مقدمه يى نگاشته است. [ در اين زمينه تحقيقات وسيعترى توسط محققان ديگرى انجام گرفته و تعداد بيشترى از كتابهايى كه سخنان اميرالمومنين را گرد آورده اند، جمع آورى شده و در سلسله انتشارات كنگره ى هزاره ى نهج البلاغه به وسيله بنياد نهج البلاغه چاپ و منتشر شده است. ]

شرحهاى نهج البلاغه

از نخستين زمانى كه نسخه هاى كتاب 'نهج البلاغه' به دست مردم خصوصا گروه دانشوران رسيد انديشه ها و قلمها را تحرك تازه اى بخشيد و همواره مورد بحث پژ وهش محافل علمى قرار گرفت به طورى كه در زمان 'گردآورنده اش'- سيد رضى- علامه دانشمند سيد 'على بن ناصر' نخستين شرح را بر آن نوشت. [ 'مصادر نهج البلاغه صفحه 248'، البته مولف كتاب 'رياض العلماء'، قطب الدين راوندى را اولين شارح نهج البلاغه مى شمرد و نيز 'محدث نورى' در كتاب 'مستدرك' و 'محدث قمى' در كتاب 'الكنى و الالقاب' ابوالحسن بيهقى را اولين كسى مى دانند كه 'نهج البلاغه' را شرح كرده است، ولى چون مولف كتاب 'مصادر نهج البلاغه' دانشمند متتبع 'سيد عبدالزهراء خطيب' در اين مورد تحقيق بيشتر و بررسى وسيعترى نموده و كتابهاى فوق را نيز ديده است، مى توان نظر وى را ترجيح داد و نخستين نويسنده ى شرح نهج البلاغه را 'سيد على بن ناصر' دانست. ]

علامه شيخ محمدرضا كاشف الغطاء [ 'الشريف الرضى' نگارش محمدرضا 'كاشف الغطاء' صفحه ى 12. ] مى گويد: 'تا امروز "سال 1360 هجرى قمرى" به 66 شرح كه از طرف دانشمندان بزرگ اسلامى بر 'نهج البلاغه' نوشته شده دست يافته ام و اين به غير از شرحهايى مى باشد كه بر قسمتى از خطبه ها نوشته اند و قطعا از 90 شرح كمتر نيست.' پاره يى از دانشمندان گفته اند: 'تا به حال صد شرح براى نهج البلاغه نگارش يافته است.'

عبدالزهراء خطيب در جلد اول 'مصادر نهج البلاغه' تا 101 كتاب را كه پيرامون شرح 'نهج البلاغه' نگارش يافته برشمرده است و تمامى آنها را مى شناسد. ما در اينجا نمونه يى از آن كتابها را مى آوريم:

1- 'شرح نهج البلاغه' تاليف 'عزالدين، ابن ابى الحديد' معتزلى متوفاى '656' هجرى قمرى.

اين كتاب از معروفترين و سودمندترين شرحهايى است كه تاكنون به زبان عربى بر 'نهج البلاغه' نوشته شده و با تيراژى قابل توجه، چاپ و در اختيار اهل دانش قرار گرفته است.
اين شرح در 20 جلد است و با وجود اهميت و امتيازات فراوانى كه دارد نگارنده روى تعصب 'سنى گرى' براى عذرخواهى و تبرئه كردن، غاصبين مقام رهبرى امت و جانشينى رسول اكرم "ص"، زياد دست و پا كرده است.

2- 'شرح نهج البلاغه' تاليف 'كمال الدين، ابن ميثم بحرانى' دانشمند و فقيه و فيلسوف بزرگ شيعى "م 679 هجرى." وى دوست و معاصر 'خواجه نصيرالدين طوسى' بوده است و گويند: ابن ميثم در فقه استاد خواجه نصير و خواجه در فلسفه، استاد ابن ميثم بوده است.

اين شرح بسيار سودمند نيز به زبان عربى است.

3- 'شرح نهج البلاغه' نگارش 'مولا محمد صالح قزوينى' از دانشمندان قرن يازدهم هجرى و آن شرحى است مفيد و به زبان فارسى.

4- 'شرح نهج البلاغه' به زبان فارسى نگارش 'محمدباقر لاهيجى اصفهانى' در 2 جلد كه جلد دوم آن در تاريخ '1226' هجرى قمرى پايان يافته و هر دو جلدش در تهران سال '1317' قمرى به چاپ رسيده است.

5- 'شرح نهج البلاغه' به زبان عربى، نگارش استاد 'شيخ محمد عبده مصرى' متوفاى سال '1333' هجرى قمرى و آن شرحى است جالب كه در زمان حيات مولف به چاپ رسيده و سپس به انضمام مطالبى كه شاگردانش و يا ساير دانشمندان بر آن افزوده اند، بارها چاپ و منتشر گرديده است.

6- 'منهاج البراعه' به زبان عربى، تاليف علامه 'سيد حبيب الله خويى' "متوفاى 1324 هجرى قمرى' اين كتاب از شروح مفصل و سودمندى است كه در 20 جلد نگارش يافته. ولى با كمال تاسف مولف پيش از آنكه شرح را به پايان برساند، درگذشت.

بقيه ى آن به وسيله ى استاد، حسن حسن زاده ى آملى و شيخ محمدباقر كمره يى تكميل شده است.

7- 'نهج الصباغه فى شرح نهج البلاغه' تاليف: علامه ى محقق 'حاج شيخ محمد تقى تسترى'. 12 جلد آن تاكنون به وسيله ى مكتبه الصدر منتشر شده است.

8- 'ترجمه و شرح نهج البلاغه' تاليف: 'استاد علامه ى محمدتقى جعفرى'، تا

/ 6