ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(لو قد حننتم) اگر ن
اله كنيد شما در طاعات و عبادات.

(حنين الوله العجال) مثل ناله كردن شتران حيران و سرگردان كه گم كرده باشند بچه را.

(و دعوتم) و بخوانيد خدا را.

(بهديل الحمال) به نوحه حزين مثل نوحه كبوتران (و جارتم) و آواز بلند گردانيد به تضرع و زارى (جوار متبتلى الرهبان) مثل تضرع كردن و زارى نمودن زاهدان نصارى كه منقطع هستند از مشتهيات دنيا و توجه نموده اند بالكليه به حضرت مولى (و خرجتم الى الله) و بيرون آييد به سوى خدا.

(من الاوال و الاولاد) از محبت مالها و فرزندان.

(التماس القربه اليه) به جهت درخواستن تقرب و نزديكى به حضرت منان.

(فى ارتفاع درجه عنده) در بلند شدن درجه نزد او- سبحانه- (او غفران سيئه) يا آمرزيدن گناهى.

(احصتها كتبه) كه شمره باشد آن را نامه هاى او.

يعنى نامه هايى كه در مكتوب است اعمال بندگان.

(و حفظها رسله) و نگاه داشته باشد آن را فرشتگان او.

(لكان قليلا) هرآينه باشد اين جمله اندك (فيما ارجوه لكم) در آنچه اميد مى دارم براى شما (من ثوابه) از ثواب دادن او- سبحانه- (و اخاف عليكم) و در آنچه مى ترسم از براى شما.

(من عقابه) از عذاب كردن او- تعالى-.

زيرا كه از براى بندگان نيكوكار و امتان شايسته احمد مختار و شيعيان حيدر
كرار و باقى ائمه اخيار آماده شده ثواب بسيار كه آن سراى خلد برين و بهشت جاودان است و از براى عاصيان نابكار و كافران و منافقان و مخالفان و دشمنان محمد و آل او- صلوات الله عليهم- مهيا شده از عقاب و نكال، كه آن عذاب نيران است.

خلاصه معنى آنچه حضرت از اين كلام اراده نموده است كه آنچه اميد مى دارم از ثواب الهى از براى كسى كه متقرب شد به او- سبحانه- اكثر از آن است كه تصور كرده باشد آن را كه برسد به سبب تقرب به جميع اسباب قربت.

و آنچه مى ترسم از عقاب الهى بيشتر است از عقابى كه توهم كرده باشد كسى كه دفع كند او را حق سبحانه از نفس او به واسطه توصل او به اسباب تقرب.

پس سزاوار آن است كه كسى طالب زيادتى مرتبه و درجه باشد نزد او- سبحانه- بالكليه خالص شود در تقرب به سوى جناب احديت، تا برسد به آنچه اعظم از آن است كه توهم كرده كه برسد به آن از منزلت و مرتبه نزد حضرت عزت و اولى آن است كه كسى هارب باشد از گناه خود من جميع الوجود فرار نمايد از آن تا خلاص شود از هول آنچه زياده از آن است كه توهم نموده كه دفع كند او- سبحانه- آن را از نفس او به وسيله طاعت.

چه اميد و خوف از امر آخرت اعظم از آن است كه تصور مى كند آن را عقول بشر مادام
ى كه باشد در اين عالم، بعد از اين تنبيه مى فرمايد بر عظم نعم الهى و عدم امكان شكرگذارى آن كما هى.

و مى گويد كه: (و تالله) و سوگند به خدا كه (لو انما ثت قلوبكم) اگر گداخته شود دلهاى شما (انمياثا) گداختنى از ترس الهى (و سالت عيونكم) و روان شود چشمهاى شما (من رغبه اليه) به جهت رغبت به ثواب او (و رهبه منه) و ترس از عقاب او (دماء) به خونهاى دمادم (ثم عمرتم فى الدنيا) پس از آن عمر داده شويد در دنيا (مادامت الدنيا باقيه) مادام كه دنيا باقى باشد.

(ما جزت اعمالكم) جزا و مكافات نباشد عملهاى شما را كه در اين مدت به فعل آمده (و لو لم تبقوا شيئا من جهدكم) و اگر چه باقى نگذاريد چيزى را از سعى و طاقت خود (انعمه عليكم العظام) به نعمتهاى عظيم او- سبحانه- كه انعام فرموده بر شما.

يعنى اگر تا انقراض دنيا به عمل صالح مشغول باشيد و يك لحظه در آن قصور ننمايند برابرى نكند اين اعمال به نعمتهاى كثيره الهى كه بر شما واصل شده.

(و هداه اياكم للايمان) و به هدايت و راه نمودن او سبحانه شما را به نعمت ايمان
و بعضى از خطبه واقع شده: (فى ذكر يوم النحر) در ياد كردن روز عيد قربان.

(وصفه الاضحيه) و در صفت گوسفند قربانى.

و آن اين است كه: (و من تمام الاضحيه) و از تمامى گوسفند قربانى است.

(استشراف اذنها) درازى گوش آن.

يعنى عدم قطع اذن او.

(و سلامه عينها) و سالم بودن چشم او از قطع و قمع.

چه به سبب بريدن گوش و كورى نقص در قيمت او پيدا مى شود.

(فاذا سلمت الاذن و العين) پس هرگاه كه سالم باشد گوش و چشم آن گوسفند.

(سلمت الاضحيه) به سلامت باشد آن قربانى.

(و لمت) و به مرتبه تماميت رسيده.

(و لو كانت عضباء القرن) و اگر چه باشد آن گوسفند شاخ شكسته.

(تجر رجلها) كه كشد پاى خود را به سبب لنگى.

(الى المنسك) به سوى رفتن به موضع عبادت، زيرا كه هر چه كه موجب نقصان قيمت نيست مقبول است بر درگاه حضرت عزت.

/ 651