و فرمود اميركبير عليه صلوات الله الملك القدير، در شان خارجيان بى تدبير.(لا تقتلوا الخوارج بعدى) مكشيد خارجيان را بعد از من.(فليس من طلب الحق) پس نيست كسى كه طلب كند حق را.(فاخطاه) پس خطا كند در آن.(كمن طلب الباطل) همچو طلب كسى كه طلب كند باطل را.(فادركه) پس دريابد آن را.سيد رضى الدين- رضى الله عنه- فرموده كه: (يعنى معاويه و اصحابه) اراده نموده است آن قدوه اخيار، رب الارباب، از طلب باطل، معاويه و اصحاب او را.يعنى حال خوارج بهتر است از معاويه.زيرا كه ايشان طلب حق مى كنند بالذات، پس خطا مى كنند در آن بالعرض.و معاويه طلب باطل مى كند بالذات و آن را درمى يابد.پس ميان ايشان تفاوت بسيار باشد.و آن حضرت نهى فرموده قتل ايشان را بعد از خود با وجود آنكه خود مرتكب قتل ايشان بود.زيرا كه ايشان فساد مى كردند و صلحا را به قتل مى آوردند مثل عبدالله بن غباب كه او را كشتند و شكم زن او را شكافتند در حالتى كه حامله بود.و نهى از قتل ايشان بر تقدير آن است كه فساد در زمين نكنند و خون ناحق نريزند و اقدام به حرب ننمايند.و چون ايشان به اين عمل مشغول بودند، پس مقاتله با ايشان نافى نهى آن حضرت باشد.