خطبه 082-خطبه غراء - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 082-خطبه غراء

و اين خطبه از خطبه هاى عجيبه غريبه آن حضرت است.

(و تسمى الغراء) و نام نهاده شده است اين خطبه به خطبه غراء و چون او- سبحانه- منزه است از علو مكانى و اطلاق علو به او اعتبارى است كه او موجد هر شى ء است و اين اعتبارى است كه لاحق او مى شود قياس به هر موجودى كه از قوت و قدرت او صادر مى شود، از اين جهت نسبت داد علو او- سبحانه- را به حول او و فرمود كه: (الحمد لله الذى علا بحوله) يعنى سپاس و ستايش مر معبودى را است كه بلند است به قوت و قدرت خود و چون قرب او- سبحانه- امر معقولى است از جانب خلقان به حيثى كه مشاهده مى كنند آن را در صورت طول و فضل او.

از اين جهت مى فرمايد كه: (و دنا بطوله) و نزديك است به فضل و افاضه خود.

(مانح كل غنيمه و فضل) عطاكننده هر نعمت جسميه و نعمت متكثره.

(و كاشف كل عظيمه و ازل) و برنده و زايل سازنده هر بليه عظيمه و شدت ذميمه است.

(احمده) حمد مى كنم و ستايش بجاى مى آورم او را.

(على عواطف كرمه) بر مهربانى هاى عطاى او.

يعنى بر آثار خير او كه مى رسد به بندگان مره بعد اخرى.

(و سوابغ نعمه) و فرارسيده هاى نعمتهاى او به همه خلقان.

(و اومن به اولا باديا) نصب هر دو بر حاليه از ضمير فاعل و بادي
ا مهموز مى باشد به معنى ابتداكننده.

يعنى ايمان مى آورم به او- سبحانه- در حالتى كه اول بار ابتداكننده ام به ايمان.

يعنى اول آن چيزى كه ابتدا مى كنم به آن ايمان آوردن است به خدا.

و مى تواند باشد كه هر دو حال باشند از ضمير مجرور و باديا ناقص باشد به معنى ظاهر يعنى ايمان مى آورم به خدا در حالتى كه او- سبحانه- اوليت و مبتداييت دارد به خلقان خود و ظهور دارد نزد عقل ايشان در جميع آثار خود كه آن ظهور، مبدا ايمان آوردن و تصديق نمودن است به او.

(و استهديه) و طلب هدايت مى كنم و راه راست مى جويم از او.

(قريباهاديا) در آن حال كه نزديك است به بندگان به علم خود و راه نماينده است.

ايشان را.

يعنى مبدا هدايت است نزد طلب كردن از او.

(و استعينه) و طلب معونت مى كنم و يارى مى جويم از او.

(قاهرا قادرا) در حالتى كه او غالب و توانا يعنى مبدا استعانت است.

(و اتوكل عليه) و توكل مى كنم به او يعنى تفويض امور مى نمايم به او.

(كافيا ناصرا) در حينى كه كفايت كننده مهمات است و يارى دهنده در حين توكل كردن بر او.

(و اشهد) و گواهى و گواهى مى دهم.

(ان محمدا صلى الله عليه و آله) آنكه محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله.

(عبده و رسوله) بنده برگزيده
اوست و فرستاده او به جميع خلقان.

/ 651