ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(و المرء فى سكره) در حالتى كه آن مرد در سختى جان كندن است.

(ملهيه) مشغول شونده ب
ه خود.

(و غمره كارثه) و در گردابى كه با شدت دردناك است و آغشته گشته به درد بلاحد (و انه موجعه) و ناله هاى دردآورنده.

(و جذبه مكربه) و در كشش اضطراب آورنده كشش روح است كه ملائكه آن را بيرون كشند از مطموره بدن كفار و ظلمت، كقوله تعالى و لو ترى اذا الظالمون فى غمرات الموت و الملائكه باسطوا ايديهم اخرجوا انفسكم (و سوقه متعبه) و راندن رنجاننده (ثم ادرج فى اكفانه) چونكه مرد آن مرده، پيچيده شود در كفنهاى خود (مبلسا) در حالتى كه نوميد است از رحمت (و جذب) و كشيده شد (منقادا سلسا) در حينى كه گردن نهاده است آسان و نرم (ثم القى على الاعواد) پس از آن انداخته شد بر چوبهاى نعش، بعد از آنكه مكررا به اطوار مرض و اصناف سقم مبتلا شده باشد (رجيع وصب) همچون شتر مرده و در اسفار كه قرين رنج و عنا است (و نضو سقم) و همچو شتر لاغر از بيمارى (تحمله) بردارند او را (حفده الولدان) فرزندان شتابنده و يارى دهنده (و حشده الاخوان) و برادران جمع شده.

(الى دار غربته) به سراى غربت و موضع كربت او (و منقطع زورته) و جاى قطع دورى او.

(حتى اذا انصرف المشيع) تا آنكه چون بازگردد كسى كه رونده است از پى جنازه (و رجع المتفجع) و رجوع نمايد شخصى كه تاسف و ا
ندوه خورنده است بر آن مرد.

مراد آن است كه چون او را در قبر نهند و بازگردند (اقعد فى حفرته) نشانيده شود در قبر (نجيا) در حالتى كه اين مرد رازگوينده باشد (لبهته السئوال) از جهت حيرانى و مدهوشى كه حاصل شده باشد او را از سوال منكر و نكير (و عثره الامتحان) و به جهت لغزيدن و به سر درآمدن او، در آزمايش كردن ايشان او را در اعتقاديات.

اين كلام دلالت مى كند صريحا بر عذاب قبر و سوال منكر و نكير.

(و اعظم ما هنا لك بليه) و بزرگترين آنچه در آنجا است از روى محنت و مشقت.

(نزل الحميم) ماحضر و پيشكش، آب گرم جوشان است.

(و تصليه الجحيم) و درآوردن او را در آتش سوزان.

(و فورات السعير) و جوششهاى آتش افروخته سوزاننده.

(لا فتره مريحه) نيست آنجا سستى از عذاب كه راحت دهنده باشد او را.

(و لا دعه مزيحه) و نه آراميدنى كه زايل كننده عقاب باشد.

(و لا قوه حاجزه) و نه قوى كه مانع باشد از عقوبت و نكال.

(و لا موته ناجزه) و نه مرگى كه حاضر شوند باشد تا برهد از اين وبال.

(و لا سنه مسليه) و نه خوابى اندك كه اندوه برنده باشد.

بلكه هميشه.

(بين اطوار الموتات) در ميان انواع مرگها باشد.

(و عذاب الساعات) و عذاب ساعات.

يعنى هر لحظه اى به عقوبتى و هر ساع
تى به بليتى و شدت عظيمه گرفتار باشد و اصلا از عذاب و نكال خلاص نشود و شبهه اى نيست كه اين حال مخصوص است به كفار و دشمنان اهل بيت احمد مختار عليهم صلوات الله الملك الجبار.

(انا بالله عائذون) به درستى كه ما به خداى تعالى پناه گيرندگانيم از اين عذاب و عقاب و انا لله و انا اليه راجعون و به درستى كه ما از آن خداونديم و به بند بندگى او در بنديم و به تحقيق كه ما به سوى حكم او كه تعذيب و انابت است بازگردندگانيم.

/ 651