بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
(بهامر تهنون) درگروند از اعمال منكره و افعال قبيحه.(و عليها محاسبون) و بر آن حساب كرده مى شوند.(و لعمرى) و سوگند به زندگانى من.(ما تقادمت بكم) كه دير ن شده است به شما.(و لا بهم) و نه به ايشان.(العهود) عهدها و زمانها.(و لا خلت فيما بينكم) و نگذشته آنچه در ميان شما است.(و بينهم) و ميان ايشان.(الاحقاب و القرون) روزگارها و قرنها.(و ما ا نتم اليوم) و نيستيد شما امروز.(من يوم كنتم فى اصلاب) از روزى كه بوديد در پشتهاى ايشان.(ببعيد) دور و دراز.يعنى در اين نزديكى پدران و برادران و ساير خويشان از شما مفارقت كرده اند و به دارالجزا شتافته اند.پس از ايشان عبرت گيريد و در زمان حيات به اعمال صالحه مشغول شويد تا هنگام ممات مرفه الحال باشيد.بكوش امروز تا تخمى بپاشى كه فردا بر جويى قادر نباشى اگر اين كشت ورزى را نورزى در آن خرمن به نيم ارزن نيرزى (و الله) به خدا سوگند.(ما اسمعكم الرسول صلى الله عليه و آله) نشنوانيد به شما رسول خدا.(شيئا) جيزى را از مامورات و منهيات.(الا وها انا ذا مسمعكموه) مگر كه آنكه شنوانيده ام آن را به شما، پس فرقى نباشد در اسماع.(و ما اسماعكم اليوم) و نيست سمع هاى شما امروز.(بدون اسماعهم بالامس) كم از سمعهاى ايشان ديروز.پس تفاوتى نباشد در اسماع (و لا شقت لهم الابصار) و شكافته نشد از براى ايشان ديده ها كه ببيند به آن چيزها (و لا جعلت لهم الافئده) و گردانيده نشد از براى ايشان دلها.(فى ذلك الاوان) در آن زمان.(الا و قد اعطيتم مثلها) مگر كه داده شد به شما مثل آن.(فى هذا الزمان) در اين زمان.و شبهه اى نيست كه آنچه حضرت رسالت صلى الله عليه و آله و سلم به امت شنوانيده آن حضرت نيز شنوانيده بلا تفاوت.اما دل دانا و گوش شنوايى بايد كه دريابد آن را.(و و الله) و سوگند به خدا كه.(ما بصرتم بعدهم) نموده نشديد شما بعد از ايشان.(شيئا جهلوه) چيزى كه ندانسته باشند ايشان آن را.(و لا اصفيتم به) و برگزيده نشديد به چيزى.(و حرموه) در حالتى كه محروم باشند پدران شما از آن، پس آنرا غنيمت دانيد و شرف اسلام را ضايع مگردانيد به نافرمانى و عصيان و نظر كنيد در حال مطيعان و عاصيان پيشينيان و رغبت نماييد در موجبات ثواب و بترسيد از آنچه مودى مى شود به عقاب.(و لقد نزلت بكم البليه) و به تحقيق كه فرود آمده به شماها بلاها.(جائلا خطامها) در حالتى كه جولان كننده است مهار آن بلاها.(رخوا بطانها) سست و بى ثبات است تنگ آنكه نزديك است كه بيندازد سوار خود را.(فلا يغرنكم) پس بايد كه مغرور نسازد شما را.(ما اصبح فيه اهل الغرور) آنچه صبح كرده اند در او اهل غرور و ارباب شرور.(فانما هو ظل ممدود) پس جز اين نيست كه آن سايه اى است كشيده شده.(الى اجل معدود) تا مدت شمرده اى مشحون به انواع قصور و فتور.آورده اند كه آن بليه اشارت است به دولت ملوك بنى اميه و گرفتارى خلايق و شدت پريشانى ايشان در آن روزگار.و مى شايد كه عام باشد شامل دولت مخالفانى كه در زمان آن حضرت و بعد از او بودند.