خطبه 105-وصف پيامبر و بيان دلاورى - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 105-وصف پيامبر و بيان دلاورى

و در اين خطبه بيان مى فرمايد شرف نعمت اسلام را، و بر آن شكر الهى و حمد پادشاهى به جاى مى آورد به اين طريق كه: (الحمد لله الذى شرع الاسلام) حمد و سپاس معبودى را سزا است كه پديد آورد و پيدا كرد دين اسلام را (فسهل شرايعه) پس آسان گردانيد راههاى اسلام را، يعنى روشن ساخت (لمن ورده) از براى كسى كه وارد شد بر آن از ف كى و غبى (و اعز اركانه) و عزيز و غالب گردانيد ركنهاى اسلام را (على من غالبه) بر كسى كه غلبگى جست بر ويرانى آن، يعنى محفوظ داشت آن را از آنكه كسى قصد هدم آن كند.

(فجعله) پس گردانيد اسلام را.

(امنا) ايمن از عذاب و نكال.

(لمن علقه) از براى كسى كه درآويخت به آن.

(و سلما) و صلح و آشتى.

(لمن دخله) از براى كسى كه درآمد در آن.

استعاره فرمود لفظ سلم را از براى اسلام به اعتبار عدم اذيت كسى كه داخل شود در آن.

(و برهانا) و دليلى روشن (لمن تكلم به) براى كسى كه تكلم كرد بر آن (و شاهدا لمن خاصم به) و گواه است براى كسى كه مخاصمت كرد به وسيله او با انام شاهد اعم است از برهان به جهت آنكه متناول جدليات و خطابيات است و غير آن، به خلاف برهان.

(و نورا لمن استضاء به) و نور مر كسى را كه روشن به او جست و طلب هداي
ت كرد (و فهما لمن عقل) و فهم از براى كسى كه تعقل كرد.

اطلاق فهم بر اسلام از قبيل اطلاق اسم مسبب است بر سبب، زيرا كه اسلام سبب فهم كسى است كه تعقل كند مقاصد آن را و از اين قبيل است قوله عليه السلام: (و لبا لمن تدبر) و عقل و خرد مر كسى را كه تدبر كرد وانديشه نمود (و آيه لمن توسم) و علامت و نشانه است براى كسى كه به فراست دريافت خير را، در اسلام.

(و تبصره لمن عزم) و بينا گردانيدن مر كسى را كه عزم كرد و دل در او بست (و عبره لمن اتعظ) و عبرت گرفتن مر كسى را كه پند گرفت و در او پيوست (و نجاه لمن صدق) و فيروزى و رستگارى مر كسى را كه تصديق كرد به آن و باور داشت (و ثقه لمن توكل) و اعتماد مر كسى را خود را به حق بازگذاشت.

(و راحه لمن فوض) و راحت و آسايش مر كسى را كه تفويض كرد كار خود را به خدا (و جنه لمن صبر) و سپر مر كسى را كه صبر كرد در بلا، و شكيبايى نمود بر مشقتى كه از ممر طاعات و عبادات سانح مى شود (فهو) پس اسلام (ابلج المناهج) روشنترين راهها است، و مراد به مناهج اسلام كتاب است و سنت (و اوضح الو لايج) و اوضح و نمايانترين باطنها و سرها است مر كسى را كه تدبير كند در احكام آن (مشرف المنار) بلند است نشانه آنكه اعمال صا
لحات و ساير عبادات است.

(مشرق الجواد) تابان است راههاى او (مضى ء المصابيح) روشن و درخشان است چراغهاى آنكه ائمه هدى هستند و اشراق و اضائه ايشان به اعتبار علو قدر ايشان است (كريم المضمار) گرامى است ميدان وسيع آن و اين مستعار است از براى اسلام به اعتبار آنكه نفوس در آن سبقت مى جويند بر يكديگر به سوى حضرت عزت، مثل اسبان كه مسابقه مى نمايند در ميدان (رفيع الغايه) بلند است نهايت آن كه آن اصول است به درگاه احديت (جامع الحلبه) جمع كننده و فراهم آورنده است اسبانى را كه مسابقه مى نمايند و پيشى مى گيرند بر هم به سوى قرب بارگاه ربوبيت، مراد مومنين هستند و صديقين.

(متنافس السبقه) رغبت كرده شده است سبقت پيشى او.

يعنى سواران راغب مسابقتند در ميدان آن (شريف الفرسان) بزرگوارند سواران كه مومنانند و صالحان (التصديق) گرويدن به خدا و انبيا و ائمه هدى و به روز جزا (مناهجه) راه راست اسلام است (و الصالحات) و عملهاى شايسته و فعلهاى بايسته (مناره) علامت و نشانه اسلام انام است (و الموت غايته) و مرگ نهايت او است (و الدنيا مضماره) و دنيا ميدان سعادت او است تا به چوگان عمل شايسته، گوى رستگارى زنند.

(و القيامه حلبته) و روز قيامت مكان اسبا
ن مسايق او است (و الجنه سبقته) و بهشت جاى پيشى گرفتن او است.

بعض ديگر از اين خطبه (فى ذكر النبى صلى الله عليه و آله و سلم) در ذكر پيغمبر ما است صلى الله عليه و آله و سلم (حتى اورى قبسا لقابس) اين غايت فصلى است كه در او، مدح فرموده حضرت رسالت صلى الله عليه و آله و سلم را، يعنى به جهاد و اجتهاد پيغمبر ما اجتهاد مى فرمود در تبيين دين، و هدايت مى نمود خلقان را به نور يقين تا به مرتبه اى كه برافروخت شعله انوار دين مبين را از براى آتش فراگيرنده و اقتباس نوركننده، مراد قلوب مومنان است.

(و انار علما) و روشن گردانيد نشانه اى را كه آن دليل هدايت است به سوى جنان (لحابس) از براى كسى كه ايستاده باشد در وادى حيرت و ضلالت.

و اين نشانه، اشارت است به ائمه دين كه منور ساخته آن حضرت دلهاى پاكيزه ايشان را به نور يقين و معارف و كمالات دين.

(فهو امينك المامون) پس حضرت رسالت امين و معتمد تو است در روى زمين، يعنى بر آن نهجى كه تو او را به آن امر فرموده اى به خلقان رسانيده بى زيادت و نقصان.

(و شهيدك يوم الدين) و گواه تو است در روز قيامت بر امتان.

(و بعيثك نعمه) و برانگيخته تو است از روى نعمت بر جميع عالميان (و رسولك بالحق رحمه) و رسول تو است به حق از روى رحمت به سوى پريان و آدميا
ن (اللهم اقسم له مقسما) بار خدايا بخش كن از براى او يقين وافر را (من عدلك) از عدل كامل خودت.

/ 651