خطبه 183-خطاب به برج بن مسهر
و از جمله كلام آن حضرت عليه السلام كه فرمود: (للبرج بن مسهر الطائى) مر برج مسهر طائى را (و قد قال) در آن وقت كه گفته بود آن ملعون (بحيث يسمعه) به حيثيتى كه مى شنيد آن حضرت قول او را (لا حكم الا لله) كه هيچ حكمى نيست مگر خداى را (و كان من الخوارج) و آن ملعون از جمله خارجيان بود (اسكت) خاموش باش (قبحك الله) زشت گرداناد خدا و دور گرداناد تو را از خير خود (يا اثرم) اى افتاده دندان (فو الله لقد ظهر الحق) پس قسم به خدا به تحقيق كه ظاهر شد حق (فكنت فيه) پس بودى تو در آن (ضئيلا شخصك) لاغر و حقير تن (خفيا صوتك) پنهان و نرم آواز و اين كنايت است از حقارت او در زمان اسلام و بى اعتبارى او در ميان انام و خمول بودن دكر او در ميان اصحاب و قلت التفات اولواالالباب به سوى آن ملعون بى ادب (حتى اذا تعر الباطل) تا آنكه آواز كرد گوساله باطل و اين كنايت است از قوت و كثرتى كه او را بود (نجمت) برآمدى (نجوم قرن الماعز) چون برآمدن شاخ بز و وجه شبه ميان او و ميان قرن ماعز، سرعت ظهور است.