خطبه 192-پيمودن راه راست
حاصل اين كلام ترغيب اصحاب است در بقاء بر سلوك طريق هدى و عدم توحش ايشان در آن به جهت قلت سالكان آن.چه از جمله عادات است استيحاش و جد در طريق، به جهت عدم انيس يا قلت آن.(ايها الناس) اى گروه مردمان (لا تستوحشوا) متوحش و اندوهگين نشويد (فى طريق الهدى) در راه راست (لقله اهله) به جهت كمى اهل آن (فان الناس) پس به تحقيق كه مردمان (اجتمعوا على مائده) جمع شده اند بر خوان شما (شبعها) كه سيرى آن خوان كه مدت شادى او است (قصير) كوتاه است (و جوعها) و گرسنگى آن كه فقد لذت جسمانى است، با تمامى احتياج بعد از موت به مطاعم حقيقى و كمالات نفسانى با وجود انهماك در عذاب و عقاب نار (طويل) دراز و بسيار است (ايها الناس) اى گروه مردمان (انما يجمع الناس) جز اين نيست كه جمع مى كند مردمان را در عذاب اين جهان و آن جهان (الرضى) خشودى ايشان به منكرات (و السخط) و خشم ايشان به آنچه هست محبوب و مرضى حضرت خالق البرايات (و انما عقر ناقه ثمود) و جز اين نيست كه پى كرد و كشت و ناقه ثمود را كه ناقه صالح پيغمبر بود كه به استدعاى قوم به طريق معجزه از سنگ بيرون آورده بود.(رجل واحد) يك مرد كه نام او قدار بن سالف بود (فعمهم الله بالعذاب) پس به همه ايشان رسانيد خداى تعالى عذاب و عقاب را (لما عموه بالرضا) چون عام كردند آن كشتن را، يا آن مرد را در ميان خود به خشنودى يعنى چون همه ايشان راضى شدند به عقر ناقه، حق تعالى عذاب را على العموم همه ايشان فرستاد و اسناد كشتن فرمود به همه ايشان بنابر عموم (شركت راضى با مباشر) (فقال سبحانه) پس فرمود او سبحانه كه (فعقروها) پس پى كردند ناقه صالح را (فاصبحوا نادمين) پس صبح كردند با حال پشيمانى (فاخذتهم العذاب) پس فرا گرفت ايشان را عذاب (فما كان) پس نبود آن عذاب (الا ان خارت ارضهم) مگر كه آواز كرد زمين ايشان (بالخسفه) به فرو بردن (خوار السكه المحماه) مثل آواز دادن آهن آلات شخم كردن گرم شده (فى الارض الخواره) در زمين بسيار نرم (ايها الناس) اى مردمان (من سلك الطريق الواضح) هر كه سلوك كند در راه روشن (ورد الماء) فرود آيد به آب و آبادانى (و من خالف) و هر كه مخالفت كند (وقع فى التيه) بيفتد در بيابان مهلك به انواع پريشانى