خطبه 203-در نكوهش اصحاب
آورده اند كه در وقتى كه اكثر اصحاب متقاعد شدند از قتال اهل شام آن حضرت دست نياز به درگاه بى نياز برآورده از روى شكايت فرمود كه: (اللهم) بار خدايا (ايما عبد من عبادك) هر كدام بنده از بندگان تو (سمع مقالتنا العادله) كه شنود گفتار ما را كه با عدل است و داد (غير الجائره) نه با جور و جفا (المصلحه فى الدين و الدنيا) كه اصلاح كننده است در دين و دنيا (غير المفسده) و نه افساد كننده و تباه سازنده (فابى بعد سمعه لها) پس باز ايستاد از كارهاى ناروا پس از شنيدن آن مقال (الا النكوص عن نصرتك) مگر از باز داشتن از يارى دادن تو (و الابطاء عن اعزاز دينك) و كاهل شدن از عزيز كردن و ارجمند گردانيدن دين بزرگوار تو (فانا نستشهدك عليه) پس به درستى كه ما گواهى مى خواهيم از تو بر آن سرگشته باديه غفلت (يا اكبر الشاهدين) اى بزرگ ترين گواهان (شهاده) از روى گواهى دادن (و نستشهد عليه) و گواهى مى طلبيم بر او (جميع من اسكنته) از همه كسانى كه ساكن گردانيده اى تو ايشان را (ارضك) در زمين خود (و سمواتك) و در آسمان هاى خود (ثم انت بعد) پس از آن تو، بعد از سر باز زدن او (المغنى عن نصره) بى نيازى از يارى دادن او (و الاخذله بذنبه) و گيرنده اويى به گناه او