نامه 021-باز هم به زياد بن ابيه
(اليه ايضا) اين نامه ديگر است كه فرستاده به سوى زياد مذكور بر مضمون مزبور به اين طريق كه: اى زياد قناعت كن در صرف اموال (فدع الاسراف) پس بگذار اسراف را (مقتصدا) در آن حال كه ميانه رو باشى در صرف مال (و اذكر فى اليوم غدا) و ياد كن در امروز حال فردا را كه آن اهوال قبر است و نشور (و امسك من المال) و نگه دار از مال (بقدر ضرورتك) و از پيش فرست زيادتى را، يعنى صرف كن آنچه زياده است بر قدر ضرورى به مستحقان آن (ليوم حاجتك) از براى روز حاجت خودت كه قيامت است (اترجوا ان يوتيك الله) آيا اميد مى دارى كه بدهد تو را خداى تعالى (اجر المتواضعين) ثواب و مزد متواضعان (و انت عنده من المستكبرين) و حال آنكه تو باشى نزد او از متكبران و گردنكشان (و تطمع) و طمع مى كنى در ثواب خدا (و انت متمرغ فى النعيم) و حال آنكه تو باشى غلطان در نعيم اين جهان (تمنعه الضعيف) كه منع مى كنى آن را از عاجز بيچاره (و الارمله) و از زن بى شوهر و از يتيم بى پدر (ان يوجب لك) كه از شان ايشان آن است كه واجب گردانيد براى تو (ثواب المتصدقين) ثواب صدقه دهندگان را هرگاه كه تصدق كنى بر ايشان (و انما المرء مجزى) و به درستى كه مرد جزا د
اده شده است (بما اسلف) به آنچه از پيش فرستاد (و قادم على ما قدم) و آينده است بر آنچه تقديم آن نموده براى معاد (والسلام)