نامه 037-به معاويه - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 037-به معاويه

(الى معاويه) اين نيز نامه اى است كه فرستاده به جانب معاويه.

(فسبحان الله) ايراد لفظ سبحان الله در اين مقام از براى تعجب است.

يعنى پس استحقاق تنزيه خداى را است از آنكه راضى باشد به مثل افاعيل عجيبه شنيعه تو اى معاويه يا آنكه منزه است او سبحانه از آنكه فاعل اين اباطيل فظيعه تو باشد (ما اشد لزومك للاهواء المبتدعه) چه سخت است ملازمت تو اى معاويه مر هواهاى نو پديد آمده رخ گشوده را (و الحيره المتبعه) و سرگشتگى پيروى نموده شده را كه ان تصدى تو است به خلافت و فريفتن مردم به رنگ ديندارى و حق گذارى (مع تضييع الحقايق) با ضايع كردن چيزهايى كه حق است در واقع (و اطراح الوثائق) و انداختن چيزهايى كه موثوق و معتمدند در شرايع (التى هى لله طلبه) كه آنها مر خداى را مطلوبند و موافق حكم حضرت صانع (و على عباده حجه) و بر برندگان او حجتند و برهان ساطع و آن اعتقاد است به امامت و خلافت من بعد از حضرت رسالت بلافاصله احدى از اهل زمن (فاما اكثارك الحجاج) پس اما بسيار گردانيدن تو حجت آوردن را (فى عثمان و قتلته) در شان عثمان بن عفان و كشندگان او (فانك) پس به درستى كه تو (انما نصرت عثمان) جز اين نيست كه يارى مى د
هى عثمان را (حيث كان النصر لك) در جايى كه فايده يارى دادن مر تو را است يعنى آن يارى را وسيله خلافت و حكومت خود ساختى (و خذلته) و فرو گذاشتى او را (حيث كان النصر له) در جايى كه نصرت دادن، او را نافع بود و آن در زمانى بود كه او طلب نصرت كرد از تو، و تو متقاعد شدى از آن.

و شمه اى از اين مقوله در اوراق سابقه سمت تحرير پذيرفت.

(والسلام)

/ 651