نامه 048-به معاويه - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 048-به معاويه

(الى معاويه) اين نامه آن حضرت است كه فرستاد به سوى معاويه: (فان البغى و الزور يوقعان المرء) پس به درستى كه عدوان نمودن و ستم كردن به هلاكت مى آورند مرد را.

(فى دينه و دنياه) در دين و دنياى او (و يبديان خلله) و ظاهر مى سازند نقص او را (عند من يعيبه) نزد كسى كه عيب مى كند او را (و قد علمت) و به تحقيق كه مى دانى اى معاويه (انك غير مدرك) كه تو يابنده نيستى (ما قضى فواته) آن چيزى را كه قضا كرده شده است فوت آن كه اموال دنيويه است يا نصرت عثمان (و قد رام اقوام امرا بغيرالحق) و به تحقيق كه طلب كردند گروهى چند خون عثمان را به ناحق چون اصحاب جمل (فتاولو) پس تاويل كردند (على الله) بر خداى تعالى يعنى حمل كردند ظاهر قرآن را بر معنى كه مراد و مرضى او سبحانه نبود در هيچ محل و به واسطه آن، طلب خون عثمان كردند و خروج كردند بر من (اكذبهم) پس دورغ داشت خداى تعالى قول ايشان را يعنى مذمت فرمود ايشان را به نقض عهد كه آن نقض بيعت آن حضرت است حيث قال عز اسمه (الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه الخ).

(فاحذر) پس بترس اى معاويه (يوما يغتبط فيه) از روزى كه تمنا كرده شود در او، يعنى مردمان تمنا كنند در آن ر
وز (من احمد عاقبه عمله) حال كسى را كه ستوده يافته باشد عاقبت كردار خود را و در بعضى روايت واقع شده: (يغبطه) يعنى روزى كه مسرور و خوشحال باشد كسى كه عاقبت كار خود را محمود يابد (و يندم من امكن الشيطان) و پشيمان باشد در او كسى كه قدرت داد شيطان را (من قياده) از كشيدن خود (فلم يجاذبه) پس منازعه نكرد با او در كار خود و بالكليه خود را به او واگذاشت (و قد دعوتنا) و به تحقيق كه خوانده اى ما را اى معاويه (الى حكم القران) به سوى حكم قرآن در باب تحكيم (و لست من اهله) و نيستى تو از اهل قرآن.

يعنى اهليت آن ندارى كه استخراج احكام نمايى از آن (و لسنا) و نيستيم ما (اياك اجبنا) كه قول تو را اجابت كنيم (و لكن اجبنا القران) ولكن اجابت مى كنيم قرآن را (الى حكمه) به سوى حكم او كه مطابق حق است و موافق واقع (والسلام)

/ 651