نامه 077-به عبدالله بن عباس
(لعبد الله بن العباس) و از وصيت آن حضرت است مر عبدالله بن عباس را (لما بعثه) در وقتى كه فرستاد او را (للاحتجاج على الخوارج) به جهت حجت آوردن بر خارجيان.
(لا تخاصمهم بالقرآن) مخاصمه مكن با ايشان به قرآن (فان القران حمال) پس به درستى كه قرآن دربردارنده معانى فراوان است (ذو وجوه) خداوند وجه هاى بى پايان است چه اكثر قرآن نص نيست در آنچه مطلوب است از آن (تقول و يقولون) مى گويى تو و مى گويند ايشان (ولكن حاجهم بالسنه) وليكن حجت آور با ايشان به سنت مطهره و احاديث نبويه زيرا كه سنت، اكشف است و ابين از از مراد قايل آن، پس احتجاج به آن اظهر باشد در ابطال مذهب خوارج از قرآن، چه حضرت رسالت اقامه حد مى كرد بر فساق و جناه و زناه و غير آن و نزاع نيست در وقوع آن به جهت مشاهده آن و احتجاج به مشاهده اقوى است از غير آن.
(فانهم) پس به درستى كه ايشان (لن يجدوا عنها محيصا) نيافتند از سنت، گريزگاهى و جاى عدولى