حکمت 061 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 061

(و قال عليه السلام: اهل الدنيا كركب يساربهم) اهل اين جهان مانند كاروانيد كه مى برد ايشان را (و هم نيام) و حال آنكه ايشان هستند در خواب گران يعنى ايشان سير مى نمايند و نزديك مى شوند به عالم آخرت در حالتى كه هستند به خواب غفلت شعر: مردمان در خواب و روز عمر در كوتهى چون بميرند از غرور خويش يابند آگهى

حکمت 062

(و قال عليه السلام: فقد الاحبه غربه) نيافتن دوستان، غربت است زيرا كه موجب تنهايى است و وحشت

حکمت 063

(و قال عليه السلام: فوت الحاجه اهون من طلبها الى غير اهلها) فوت كردن حاجت آسانتر است از طلب نمودن آن به غير اهلش زيرا كه در آن طلب، غالبا عدم وصول است به حاجت و مع هذا موجب زيادتى ذل سوال است از ايشان

حکمت 064

(و قال عليه السلام: لا تستحيى من اعطاء القليل) حيا مكن از دادن اندك (فان الحرمان اقل منه) پس به درستى كه نوميدى كمتر است از آن يعنى حقارت آن بيشتر است نزد اهل اعتبار.

حکمت 065

(و قال عليه السلام: اذا لم يكن ما تريد) هرگاه كه واقع نشود آنچه خواهى (فلا تبل كيف كنت) پس بايد كه باك نداشته باشى به هر كيفيتى كه باشى از عدم حصول مرادات دنياوى زيرا كه سعى در استحصال آن موجب مضرت است و تباهى.

بدانكه (لا تبل) در اصل (لا تبالى) بوده كه الف، محذوف باشد به جهت كثرت استعمال، از قبيل (لاادر) و در بعضى بر اصل حق واقع شده.

حکمت 066

(و قال عليه السلام: لا ترى الجاهل) نمى بينى نادان را (الا مفرطا) مگر آنكه به سبب جهالت از حد درگذرنده است (او مفرطا) يا تقصير كننده و اين هر دو طرف عدولند از عدالت به خلاف دانا كه اختيار مى كند وسط آن را كه حد اعتدال است

حکمت 067

(و قال عليه السلام: العفاف زينه الفقر) پاكدامنى آرايش درويشى است زيرا كه آن فضيلتى است كه مزين صاحب خود است و محسن حال او.

/ 651