حکمت 083
(و قال عليه السلام: راى الشيخ احب الى) انديشه پير دانا دوستتر است به سوى من (من جلد الغلام) از جلادت و مردانگى نوجوان توانا زيرا كه راى پير صاحب تدبير، صادر مى شود از عقل و تجربه و فكر صائب و انديشه ثاقب و آن موجب اطفاء فتن جميع عالم است.و جلادت جوان، مبتنى است بر تهور و القاى نفس در امور مهلكه و آن موجب هلاكت معدودى چندند از اشرار بنى آدم.و از اين قبيل است: الراى قبل شجاعه الشجعان.(و روى من مشهد الغلام) و در بعضى روايت آمده كه (من مشهد الغلام) يعنى راى پير تدبير خردمند، دوستتر است نزد من از حضور نوجوان نيرومند زيرا كه حضور و مصاحبت و مجالست او موجب كسب حرص است و هوى و قلت تفكر و تدبرحکمت 084
(و قال عليه السلام: عجبت لمن يقنظ) عجب دارم كسى را كه نوميد شود از رحمت خدا و مغفرت الهى (و معه الاستغفار) و حال آنكه با او باشد استغفار نمودن و طلب غفران كردن و پشيمان شدن از تباهىحکمت 085
(و حكى عنه ابو جعفر محمد بن على الباقر عليهما السلام) و حكايت كرده از اميرالمومنين عليه السلام ابوجعفر محمد بن على الباقر عليه و على آبائه الكرام الصلوه والسلام (انه قال عليه السلام) كه فرمود آن حضرت، صلوات الله عليه (كان فى الارض امانان) كه بود در زمين دو امان (من عذاب الله تعالى) از عذاب و عقاب خداى جهان (و قد رفع احدهما) پس برداشته شد يكى از آن هر دو از ميان (فدونكم الاخر) پس نزد شما است آن يكى ديگر (فتمسكوا به) پس چنگ در زنيد به آن امان (اما الامان الذى رفع) اما آن امان كه برداشته شده (فهو رسول الله صلى الله عليه و آله) پس آن پيغمبر خداى بود (ص) (و اما الامان الباقى) و اما آن امان كه باقى مانده است (فا لاستغفار) پس آن آمرزش خواستن است از گناهان (قال الله عز و جل) فرمود خدايى كه غالب است بر عالميان و بزرگ قدر است بر جميع ايشان، در حق پيغمبر آخرالزمان (و ما كان الله ليعذبهم) يعنى نيست خداى تعالى كه عذاب كند خلقان را (و انت فيهم) و حال آنكه تو باشى در ميان ايشان زيرا كه تو هستى رحمت عالميان، وفرمود در باب استغفار (و ما كان الله معذبهم) و نيست خداى غفار، عذاب كننده اهل روزگار (و هم يستغفرون) و حال آنكه آن قوم گناهكار آمرزش خواهند از آفريدگار و سيد قدس سره مى فرمايد كه (و هذا من محاسن الاستخراج) يعنى اين گفتار از نيكويى هاى استخراج اسرار است و بيرون آوردن آن (و لطائف الاستنباط) و از لطايف استنباط افكار است و استظهار آن